ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 560

" أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ..."

استفهام در اين آيه استفهام تقرير است، و آيه چنين معنا مى‏دهد: چرا ايشان تفكر نمى‏كنند و عبرت نمى‏گيرند، با اينكه مى‏بينند در هر سالى يك يا دو بار مورد امتحان قرار مى‏گيرند و در همه نوبت‏ها از امتحان مردود گشته و نمى‏توانند از امتحان خدايى بيرون آيند، و توبه نمى‏كنند و متذكر نمى‏شوند، و اگر در اين باره فكر مى‏كردند قطعا بيدار مى‏شدند و وظيفه واجب و حياتى خود را تشخيص مى‏دادند، و يقينشان مى‏شد كه ادامه اين كفر و نفاق باعث مى‏شود هر سالى كه بگذرد پليدى تازه‏اى بر پليديهايشان افزوده گشته، سرانجام هلاكت دائمى و خسران ابديشان حتمى شود.

" وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ..."

اين خصيصه ديگرى از خصايص منافقين است كه وقتى سوره‏اى از سوره‏هاى قرآن نازل مى‏شود- و قهرا ايشان هم حاضرند و مى‏شنوند- بيكديگر نگاهى مى‏كنند كه معناى نگاه كردنشان اين است كه آيا كسى شما را مى‏بيند؟ و اين حرف حرف كسى است كه مطلبى را بشنود كه طاقت شنيدنش را نداشته، و نتواند قيافه خود را از ناراحتى حفظ كند، و از قلق و اضطراب درونى رنگش هم عوض شود و بترسد كه ديگران از برگشتن رنگ رويش آنچه را كه در دل او است بخوانند و از سر درونش آگاه شوند، لا جرم به كسى كه از حال وى و باطنش خبر دارد رو كرده و از او بپرسند آيا كسى از اطرافيان از وضع وى خبردار شده يا نه.

پس، اينكه فرمود:" نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ" مقصود از بعض منافقين هستند، و اين خود از ادله‏اى است كه دلالت مى‏كند بر اينكه ضمير" فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ" كه در آيه قبلى بود نيز به منافقين برمى‏گردد، و معناى" نَظَرَ بَعْضُهُمْ"،" نظر بعضهم نظر قلق مضطرب" است، يعنى بعضى به بعضى نگاه مى‏كند، نگاه كردن كسى كه مضطرب باشد و بترسد از اينكه اسرارش فاش شده باشد.

و جمله" هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ" جمله" نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ" را تفسير مى‏كند و آن را چنين معنا مى‏دهد:" بعضى به بعض نگاه كردند، نگاه كسى كه مى‏گويد: آيا كسى شما را ديد" و كلمه" من" در جمله" من احد" براى تاكيد، و كلمه" احد" فاعل" يراكم" است.

و از ظاهر سياق برمى‏آيد كه معناى" ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ" اين است كه از حضور پيغمبر برمى‏گردند در حالى كه خدا دلهايشان را از فرا گرفتن و دريافتن آيات الهى و ايمان به آن برگردانيده است، بجهت آنكه مردمى هستند كه حرف حق به گوششان نمى‏رود. پس مى‏توان گفت جمله" صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ"- البته بنا به گفته علماى‏

/ 565