ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 68

اينكه منت‏هايى كه در اين آيه مى‏شمارد نصرت و رزق طيب است كه هر دو طايفه مشمول آن بوده‏اند، البته اين معانى همه در صورتى است كه قرار داشتن آيه را در سياق آيات راجع به جنگ بدر در نظر بگيريم، چون اگر آيه را به لحاظ خودش به تنهايى معنا كنيم معنايش عمومى‏تر شده و شامل همه امت اسلام مى‏شود، نه فقط شامل مهاجر و انصار، چون اسلام تمامى مسلمين و گذشته و آينده ايشان را به صورت يك امت درآورده، پس داستانى كه در اين آيات نقل شده هر چه باشد داستان امت اسلام در ابتداى ظهور آن است، و خلاصه امت اسلام است كه در بدو ظهورش از نظر نفرات و نيرو ناچيز بوده تا آن حدى كه مى‏ترسيدند مشركين مكه ايشان را به يك حمله كوتاه از بين ببرند، و خداوند آنان را در مدينه جاى داد و با مسلمان شدن سكنه مدينه عده ايشان را زياد كرد، و در جنگ بدر و ساير مبارزات ياريشان نمود، و غنيمت‏ها و انواع نعمت‏ها را روزيشان كرد تا شايد شكرگزارى كنند." يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ..."

" خيانت" به معناى نقض امانت و" امانت" عبارت است از اينكه بوسيله عهد و يا وصيت و امثال آن، امنيت حقى از حقوق حفظ شود.

راغب در مفردات خود مى‏گويد: خيانت و نفاق به يك معنا است، ولى خيانت گفته مى‏شود به اعتبار عهد و امانت، و نفاق گفته مى‏شود به اعتبار دين و ليكن در استعمال، هر دو لفظ در هر دو معنا استعمال مى‏شود. پس خيانت به معناى مخالفت نهانى با حقى از حقايق و شكستن پيمان آن است، مثلا گفته مى‏شود:" خنت فلانا- عهد فلانى را شكستم" و" خنت امانة فلان- امانت فلانى را خيانت كردم" يعنى پيمانى را كه با او داشتم در خفا نقض كردم، و به همين معنا است آيه شريفه" لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ" «1».

و جمله" وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ" جايز است كه مجزوم و معطوف بر" تخونوا" ى سابق باشد، در اين صورت معنايش" و لا تخونوا اماناتكم: به امانتهاى خود خيانت مكنيد" مى‏باشد. و نيز جايز است كه منصوب به" ان" مقدر باشد و تقدير آن" و ان تخونوا اماناتكم" است، مؤيد وجه دوم جمله" وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ" مى‏باشد كه بعد از آن ذكر شده است، چون اگر نكته‏اى در كار نمى‏بود و تقدير كلام" و لا تخونوا" مى‏شد، ذكر" و انتم تعلمون" بى فايده بنظر مى‏رسيد، براى اينكه هر چند خيانت در صورتى متعلق نهى تحريمى مى‏شود كه براى مكلف معلوم باشد، و در صورت جهل به آن و جهل به حكم حرمت متعلق نهى‏

(1) مفردات راغب ماده" خون"

/ 565