ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 87

خاموش كردن نور دعوتش كه يگانه آرزويشان بود با هم مشورت كرده‏اند، و همين دلالت، رواياتى را كه در شان نزول آيه وارد شده است تاييد مى‏كند، چون در آن روايات كه- ان شاء اللَّه- بزودى در بحث روايتى آينده خواهد آمد نيز دارد كه مشركين در" دار الندوة" در باره امر آن جناب با يكديگر گفتگو مى‏كرده‏اند.

" وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا ..."

كلمه" اساطير" به معناى احاديث و جمع" اسطوره" است، و بيشتر در اخبار خرافى استعمال مى‏شود. جمله" قَدْ سَمِعْنا" و جمله" لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا" و همچنين تعبير به" مِثْلَ هذا" با اينكه مى‏بايست گفته باشند" مثل هذه" و يا" مثلها" همه حكايت كلام مشركين است، كه اهانت ايشان را به آيات خدا و بى اعتنايى آنها را نسبت به مقام رسالت مى‏رساند، و نظير آن، آيه" إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ- نيست اين جز همان خرافات پيشينيان" است.

و معناى آيه اين است كه:" وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا" وقتى آيات ما كه ترديدى در آن نيست كه از ناحيه ما است، بر ايشان تلاوت مى‏شود با اينكه به خوبى كشف مى‏كند از آن دين حقى كه ما از ايشان خواسته‏ايم مع ذلك لجاجت و عناد به خرج داده و از در توهين به امر آن، و بى اعتنايى به امر رسالت ما گفتند:" قَدْ سَمِعْنا" خيلى خوب شنيديم، و فهميديم كه اين حرفها كه براى ما مى‏خوانى هيچ حقيقتى ندارد، حقيقتش اين است كه از همان خرافات عهد قديم است،" لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا" اگر بخواهيم ما هم مى‏توانيم مثل آن را ببافيم، اما، ما به امثال اين گونه مطالب خرافى اعتنايى نداريم.

" وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ ..."

كلمه" امطار" به معناى نازل كردن چيزى است از بالا به پايين، و ليكن بيشتر در قطرات باران استعمال مى‏شود، ممكن هم هست بگوييم در لغت به معناى همان باريدن باران است، و ليكن در آمدن سنگ از آسمان بطور استعاره استعمال شده است، و به هر حال اينكه گفتند:" فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ" و به اسم آسمان تصريح كردند، براى دلالت بر اين است كه اين سنگ باريدن صرفا به نحو يك آيه از آيات آسمانى باشد، و مانند ساير آيات آسمانى هلاكت خدايى شمرده شود.

پس باريدن سنگ از آسمان بر سر ايشان كه درخواست آن را كرده بودند خود يكى از اقسام عذاب است، و ساير اقسام آن داخل در تحت جمله" أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ" مى‏باشد، و به همين منظور يعنى به منظور اينكه تمامى اقسام باقيمانده را شامل شود كلمه عذاب را نكره و بدون الف و لام آورد، و معنايش اين است:" يا عذاب ديگرى بر ما بفرست كه دردناك‏

/ 565