صهبای حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صهبای حج - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در پرتو اين اصل فلسفي، ضرورت بقاي اسلام تا هنگامي كه انسان بر روي زمين باقي است، آشكار مي‏شود. دليل اين امر آن است كه انسان موجودي زنده، انديشمند و مختار است و بايد همانند ديگر موجودات طبيعي كه براي وجود و بقاي خود بايد تحوّل و تكامل يابند تا به كمال برسند وگرنه معدوم مي‏شوند، تكامل پيدا كند، و كمالي جز آنچه كه كمال محض عطا مي‏كند وجود ندارد و اين كمال محضْ خداست كه خلقت هر موجودي را بدان عطا و سپس آن را به هدف آفرينش خود هدايت كرده است:

(ربّنا الذي أعطي كلّ شي‏ءٍ خلقه ثمّ هدي)[1].

پس مكمِّلْ فقط پروردگار جهانيان است؛ زيرا تكميل و تربيت كه ايجاد ربطي خاص ميان دو چيز است، نوعي خلقت يا مستلزم خلقت است؛ چون تنها خالق است كه مي‏داند و مي‏تواند مخلوقاتش را تربيت كند و به كمال برساند و هدايت و تربيت و تكميل موجود زنده انديشمند مختار جز با هدايت او به علم و عقيده و عمل صالح، ميسّر نمي‏شود و اين همان دين است. بنابراين، انسان نيازمند ديني است كه خداوند آن را تبيين كرده و بدان هدايت مي‏كند. اگر انسان به ديني كه از جانب خود يا هر انسان ديگري است بگرود، هرگز از او پذيرفته نخواهد بود. به عبارت ديگر انسان با اين دين غيرالهي، تكامل نمي‏يابد بلكه از راه راست منحرف گشته، به قعر تباهي فرومي‏افتد.

دين الهي كه از آن به اسلام تعبير شده، موجودي ممكن است و مانند ساير ممكنات، علّت تامّه‏اي دارد كه بدان موجَب و بدون آن ممتنع مي‏شود. علّت تامّه، مؤلّف است از فطرتي ويژه كه مردم بر آن سرشته شده‏اند، كه اين همان علّت قابلي است، و از هدايتي الهي كه علّت فاعلي است، بلكه فاعل همان خدايي است كه (كفي بربّك هادياً ونصيراً)[2]، همچنان كه قابل، انسان است با آن فطرت ويژه‏اي كه بر آن سرشته شده.


[1] ـ سوره طه، آيه 50.

[2] ـ سوره فرقان، آيه 31.

/ 478