صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
گذشته بود و بر آنان شرافت و چيرگي داشت.امّا اختلاف شرايع و مناسك و مناهج كه خداوند تعالي دربارهء آنها فرموده است: (لِكلٍّ جَعَلْنا منكم شرعةً ومِنْهاجاً)[1] مآل و مرجع آن به تخصيص بازميگردد نه به نسخ؛ بدين معنا كه شرايط ويژهاي كه براي جامعه انساني پيشامد ميكند، حكمي فرعي و قانوني جزئي را ميطلبد كه اختصاص به همان شرايط دارد و با سرآمدن مدّت آن شرايط، عمر اين قانون يا حكم نيز به پايان ميرسد. همه اختلافات فرعي شرايع تنها از باب تخصيص زماني است، نه از باب نسخِ به معناي ظهور نقص يا عيب و يا فساد در حكم قبلي. چون خداي سبحان حق است و جز حق نميگويد: (واللهُ يقولُ الحقَّ وهو يَهْدي السَّبيل)[2].حج، آن گونه كه توضيح آن خواهد آمد، به عنوان يكي از مهمترين مظاهر اسلام، مظهر تام دو اصل مذكور، يعني كليّت و دوام است. از اينرو مولود كعبه، امير بيان، مولاي موحدان، امام عليبن ابيطالب(عليهالسلام) ميفرمايد: مردم همچون تشنهكاماني كه به آبگاه ميروند به سوي آن روانه شده، و چونان كبوتران بدان شيفتگي نشان ميدهند... و در مواقف پيامبران ميايستند و خود را به فرشتگان گردشكننده به گِرد عرش همانند ميسازند و در بازار عبادت، سودها به كف ميآورند و به سمت ميعادگاه آمرزش شتاب ميآرند.