صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بنابراين، همان طور كه حضرت ابراهيم(عليه السلام)، يهودي يا نصراني نبوده، بلكه حنيف و ميانهرو و مسلم و منقاد محض و از گزند هر گونه شرك معصوم
بوده است، ميتوان اوصاف اعتدال و توحيد و انقياد را هندسه كعبه دانست. همچنين هر كس به حضرت ابراهيم نزديكتر و سزاوراتر بود به پاسداري از كعبه و معماري صوري و معنوي آن شايستهتر خواهد بود و آن گروه غير از پيروان راستين عصر آن حضرت پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنان نابند كه نه گرايش به يهوديت داشته و نه ميل به ترسايي، و نه منحرف از اعتدال عقيده و خلق و عملند و نه مبتلاي به شرك اعتقادي، اخلاقي و عملي.در بناي كعبه، خلوص و صفاي معماران، ظهور خاص داشت و هندسه آن با قداست «خلوص» آميخته بود؛ زيرا نيت، روح عمل است و كعبه جز براي خدا ساخته نشد و پاداش اين ساختن نيز جز رضاي پروردگار چيز ديگري نميتوانست باشد.هنگامي كه آن دو شخصيت عظيم آسماني، كعبه را بنا نهاده پايههاي آن را بالا ميبردند، از نهاد پاك و ضمير صافشان حقيقتي بدين صورت متمثّل ميشد كه: خداوندا! از ما قبول فرما كه تحقيقاً تو شنوا و دانايي: (وإذ يرفع إبراهيم القواعد من البيت وإسمعيل ربَّنا تقبَّل منَّا إنَّك أنت السميع العليم)[1]. بنابراين، بنيانگذاران كعبه جز رضاي خدا، خواهان چيز ديگري نبودند.اهميت درخواست پذيرش عمل از درگاه خداوند: (ربنا تقبّل منّا) از آنروست كه حسن فعلي و فاعلي، دو ركن مهم پذيرش اعمال است. يعني اولاً بايد اصل عمل نيكو بوده، قابليت تقرب به مولا را داشته باشد، و ثانياً از روح با ايماني صادر شده باشد: (إنّما يتقبَّل الله من المتَّقين)[2]. و دعاي مذكور، اشاره به تحقق اين دو شرط دارد.