صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
پس حج به عنوان يكي از مهمترين مظاهر اسلام، براي تحقّق دو اصل كليّت و دوام، شايسته است و از همينرو آنچه براي ابراهيم خليل و پيش از او براي آدم(عليهماالسلام) اتفاق افتاد براي خاتم پيغمبرانصلي الله عليه و آله و سلم نيز روي داد. از اينرو حج،
منسكي ويژه براي يك ملّت يا يك عصر خاص نيست، بلكه حج كلي و دائم است و از همينروست كه در ميان اُمم و اقوام گذشته و در طول قرون از تطاول سالها و روزها در امان مانده است.بر اساس آنچه بيان شد، حجّ بايد تبلوربخش دو اصل مذكور باشد وگرنه براي جهانيان هدايت نخواهد بود، بلكه شيوهاي خواهد شد براي قومي خاص و اين خلاف مباني تشريع حجّ و هميشگي و همگاني بودن آن است، چنانكه اميرالمؤمنين(عليهالسلام) فرمود: نميبينيد كه خداي سبحان، پيشينيان از آدم(عليهالسلام) تا پسينيان از اين عالم را به سنگهايي آزمود كه نه زيان ميرسانند و نه سود ميبخشند و نه ميبينند و نه ميشنوند. پس خدا آن را خانه با حرمتِ خود ساخت و آن را موجب پايداري و پابرجايي مردم گردانيد: «ألا تروْن أن الله سبحانه اختبر الأولين من لَدُن آدم صلوات الله عليه إلي الاخرين من هذا العالم بأحجارٍ لا تضرّ ولا تنْفع ولا تبْصر ولا تسْمع فجعلها بيته الحرام الذي جعله للناس قياما»[1].