صهبای حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صهبای حج - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«إذا أذن‏الله عزّوجلّ للقائم في الخروج صعد المنبر ودعا الناس إلي
نفسه وناشدهم بالله ودعاهم إلي حقّه وأن يسير فيهم بسيرة رسول‏الله صلي الله عليه وآله و يعمل فيهم بعمله. فيبعث الله جلّ جلاله جبرئيل‏عليه‏السلام حتي يأتيه فينزل علي الحطيم، ثمّ يقول له: إلي أيّ شي‏ء تدعو؟ فيخبره القائم‏عليه‏السلام. فيقول جبرئيل‏عليه‏السلام: أنا أوّل من يبايعك. ابسط يدك. فيمسح علي يده. وقد وافاه ثلاثمائةوبضعةعشر رجلاً فيبايعونه ويقيم بمكة حتي يتمّ أصحابه عشرة آلاف أنفس. ثمّ يسير منها إلي المدينة»[1].

استاد علامه طباطبايي(قدّس‏سرّه) نظريه آن‏گروه از محدثان و لغويان كه‏فاصله ميان حَجَرالأسود و درِ كعبه را حطيم دانسته‏اند نپذيرفته، همچون برخي ديگر از محققان مي‏فرمايد: حطيم همان ديوار قوسي مقابل ناودان طلاست[2].

از برخي روايات نيز چنين برمي‏آيد كه گروهي، حِجر اسماعيل را حطيم مي‏دانستند، چنانكه امام صادق(عليه السلام) در پاسخ كسي كه از حِجر اسماعيل جويا شد، فرمود: «إنكم تسمّونه الحطيم وإنما كان لغنم إسماعيل وإنما دفن فيه أمه وكره أن يوطأ قبرها فحجر عليه وفيه قبور انبياء»[3].

در بعضي از كتابهاي لغت، در وجه تسميه حِجر اسماعيل به حطيم، وجوهي نقل شده است؛ از جمله اينكه اين قسمت، از بيت جدا و شكسته شده است: انّه ترك من البيت فصار محطوماً. ديگر آنكه اعراب جاهلي، لباسهايي را كه در حال طواف بر تن داشتند در آن مكان مي‏انداختند و به تدريج محطوم و فرسوده مي‏شد[4].

پس اگر روايتي حطيم را به فاصله ميان ركن و درِ كعبه تطبيق كرده، معناي
ديگر را هم نفي كند، ثابت مي‏شود كه مراد از حطيم، خصوص همان فاصله است وگرنه صدق حطيم بر هر دو معنا يكسان است.

[1] ـ بحار، ج 52، ص 338 ـ 337.

[2] ـ الميزان، ج 3، ص 360.

[3] ـ وسائل الشيعه، ج 9، ص 431.

[4] ـ لسان العرب، ج 12، ص 140 ـ 137 (حطم).

/ 478