فرو رفت تا آنكه عبدالمطلب آن را بازسازي كرد. يعني از اين جهت كه مدتي از آن چشمه آب نميجوشيد، مضغون يا مضنون يا مصون ناميده ميشد و از اين لحاظ كه عبدالمطلب آن را بازگشايي كرد، به بئرعبدالمطلب شهرت يافت. از آن پس، حكمفرمايان و سلاطين در توسعه و تعميق آن همت ميگماردند[1].11 ـ اعراب براي زمزم قداست ويژهاي قائل بودهاند و آن را همتاي ساير اركان حج ميدانستند و در مراسم سوگند، زمزم را قبل از مقام ابراهيم ياد ميكردند و چنين ميگفتند: سوگند به كعبه و زمزم و مقام، من آن كار را نكردم[2].12 ـ تكريم بعضي از چشمهها، چاهها و آبها اختصاصي به مسلمانان ندارد؛ زيرا هنديها اعتقاد فراواني درباره نهر كنج و درياچه مادن داشته، ترسايان درباره آب اردن كه در بيست كيلومتري شرق بيتالمقدس واقع است اعتقاد ويژهاي دارند و آن را نهر شريعت مينامند، و زائرانِ آنان به آنجا رفته، با استحمام در آن تبرّك ميجويند و مقداري از آن آب را براي ديگران هديه ميبرند. عقيده مسيحيان روسي و قبطي دراين باره بيش از مسيحيهاي ديگر است[3].
تذكّر
آنچه از جناب محمد فريد وجدي نقل شد نيازمند تجديد نظر است؛ زيرا وي از لحاظ اصول اعتقادي توان تحليل عقلي و برهاني مسئله توسل، شفاعت و تبرك را ندارد. از اين رو صرف نظر از صحت و سقم جنبه نقلي مطالب وي، مباحث مطروح عقلي او نيز مورد تأمّل است.[1] ـ دائرة معارف القرن العشرين، ص 596. [2] ـ همان. [3] ـ همان، ص 597.