صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ظهور توحيد و تجلّي بالغ آن در احرام كه همراه با برهنهشدن از زينت زندگي دنياست، امري آشكار است؛ همان گونه كه تمثل حشر و معاد كه همان بازگشت به مبدأ است با احرام، واضح است. از اين رو بر اساس مستفاد از سخن امام سجّاد(سلام الله عليه)، آنكه هنگام احرام بستن، از قلب نگذراند كه: «خدايا! از هر چه غير توست دست شستم و فقط به ولاي تو دل بستم» او در حقيقت به ميقات نرفته و احرام نبسته است!حاصل اينكه، همان گونه كه احرامْ ظاهري دارد كه احكام آن را همه حاجيان و معتمران رعايت ميكنند، سرّي هم دارد كه تنها عارفان به اسرار حجّ به آن توجّهدارند. چنانكه در حديث است كه امام سجّاد(سلام الله عليه) بعد از سفر حجّ به شبلي فرمودند: چه ميكني؟ عرض كرد: از حج برميگردم. فرمود: آيا به
ميقاترفتي ولباس دوخته را از تن درآوردي و لباس احرام را دربركردي و غسل احرام كردي؟