صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مادامي كه به انقطاع نيّت روزه منتهي نشود و بهعنوان
قطع نيّت(نيّتقطع) مطرح نگردد باعث بطلان روزه نميشود؛ زيرا اگر صِرف نيّتِ چيز قاطعْ مُبطل روزه باشد، هر چند به قطع نيّت(نيّتقطع) برنگردد، لازم ميآيد كه مبطل بودن آن اشياي معهودْ مَجاز باشد؛ زيرا اگر آنها را در صورت سهو، نسيان و غفلت انجام دهند كه باعث بطلان روزه نخواهند شد و اگر در صورت علم و عمد مرتكب شوند، چون قصد عمدي آنها روزه را باطل ميكند، پس روزه قبل از ارتكاب آن اشياء باطل شده است، در حالي كه ظاهر ادلّه مفطر بودن آن اشياء اين است كه ارتكاب عمدي خود آن چيزها سبب بطلان روزه ميشود، نه قصد آنها، از اين رو قصد عمدي يكي از آن اشياء در صورتي كه بهقطع اصل نيّت برنگردد مبطل روزه نيست.به هرتقدير، قطع نيّت كه باعث انقطاع استمرار عزم بر ترك مستمر است باعث بطلان روزه ميشود و در آن ترديدي نيست؛ زيرا همه لحظههاي زمان روزه از بامدادِصادق تا شامگاه در متن عبادتِ واحد واقع است و قطعنيّت در يك لحظه، ترك عمدي يكي از اجزاي عبادتِ واحد است كه جبرانناپذير است. البته اگر روزه بدين لحاظ همانند نماز ميبود كه داراي لحظات غيرصلاتي است كه جزو نماز نيست، قطع نيت در آن لحظات متخلّل غيرصلاتي كه هيچ عملي با آن انقطاعِ عزمْ انجام نشود ضرري ندارد، ليكن روزه همانطور كه اشاره شد مانند نماز نيست؛ زيرا عمود زمان در روزه در متن عبادت قرار گرفته است و در نماز چنين نيست، بلكه فواصلِ كلمات و برخي از افعال، حالت غيرصلاتي است و انصراف نيّت بدون انجام جزئي از اجزاي نماز ضرري ندارد، ليكن بايد به موارد خاص نيز توجه داشت؛ مثلاً شرطيت طهارت براي نماز از يكسو و ناقض بودن حدث از سوي ديگر نشان ميدهد كه طهارتِ شخصْ معتبر است، نه طهارتِ نوعي كه در ضمن چند شخص يافت ميشود. اگر در نيّت، چنين دليلي وجود داشته باشد، معلوم ميشود قصد شخصْ معتبر است، نه جامع بين چند شخص از قصد.