صهبای حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صهبای حج - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1 ـ صفا و مروه و سعي بين آن دو از شعائر الهي و علايم عبادت، كه تعظيم و
گرامي داشت آنها نشانه تقواي قلب است، به شمار آمد: (ومن يعظّم شعائر الله فإنّها من تقوي القلوب)[1].

2 ـ سرّ اينكه فرمود: (فمن حجّ أو اعتمر)[2] شايد اين باشد كه سعي بين صفا و مروه، بر خلاف طواف، استحباب نفسي ندارد. انسان مي‏تواند بعد از انجام اعمال واجب و نيز در هر بار كه تشرف به مسجدالحرام بهره او مي‏شود، بارها كعبه را طواف كند؛ زيرا طواف به تنهايي نيز همچون نماز نافله مستحب است، امّا دليلي بر چنين استحبابي در سعي بين صفا و مروه وجود ندارد. از اين‏رو در قرآن كريم سعي بين صفا و مروه، به حج و عمره مقيد شد؛ يعني سعي بين صفا و مروه جزئي از حج يا عمره است و به تنهايي مستحب و نافله نيست؛ مانند وقوف در عرفات و مشعر و نيز بيتوته در منا كه عبادتهاي مستقل نيست.

3 ـ از آنجا كه اعراب جاهلي بر روي دو كوه صفا و مروه بتهاي «اساف»(اثاف) و «نائله» را نصب كرده و بين آنها سعي مي‏كردند، برخي مسلمانان به گمان اينكه سعي بين آن دو بتْ نارواست، انجام سعي بين صفا و مروه بر آنها دشوار مي‏نمود چنانكه گاه از آن پرهيز مي‏كردند[3].

[1] ـ سوره حج، آيه 32.

[2] ـ «حج» در لغت، قصد مكرر را گويند و در اصطلاحْ قصد انجام اعمالي مخصوص در ايامي مشخص، در سرزمين مكه است. «عُمره» در لغت به معناي زيارت است و «اعتمَرَ» يعني «زارَ»(مجمع‏البحرين، ج2، ص1270(عمر)) و چون زيارت، باعث آباداني زيارتگاه است از زيارت بيت‏الله الحرام به عنوان عمره و اعتمار يادشده است. حج و عمره، اعمالي تعبدي است، نه توصلي؛ چنانكه اين نكته از كلمه «لله» در آيه شريفه «وأتموا الحج وعمرة لله» (سوره‏بقره، آيه196) استفاده مي‏شود. البته اين اعمال تعبدي، منافعي نيز دربر دارد: «وأذّن في الناس بالحج يأتوك رجالاً وعلي كل ضامرٍ يأتين من كلّ فجّ عميق* ليشهدوا منافع لهم»(سوره‏حج، آيات 28 ـ 27)، و اينْ منافي با تعبدي بودن، يا مستلزم توصلي بودن آنها نخواهد بود.

[3] ـ بحار، ج 20، ص 365 و ج21، ص391 و ج99، ص235.

/ 478