صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
تصوير درست اين مطلب كه شيء حرامِ در مقطعِ خاص، جزء واجب يك مجموعه عبادي قرار گيرد بدون غموض نيست؛ چنانكه ترسيم صحيح اين بحث درباره تسليم كه در حال نماز حرام است و در پايان آن بهعنوان يك جزء عبادي كه بدون نيّت و قربت حاصل نميشود و متمّم نماز قرار ميگيرد كاملاً بر كاهل غيرمتَخصّص سنگيني ميكند.كسي كه براي حج يا عمره احرام ميبندد بايد بهنحو تفصيل يا اجمال قصدانجام حلق يا تقصير را در بخش پاياني عبادت خود داشته باشد در حاليكه بنابر لزوم عزم بر ترك محرّمات حال احرام بايد بهنحو تفصيل يا اجمال قصد ترك آنها را تا مرحله پاياني احرام داشته باشد. البته براي آشنايان به كيفيت تعبّد درامور اعتباري و متخصصان در فقه، ترسيم و تصوير صحيح مطلب مزبور، سهل است.نمونه ديگر از چيزي كه در اثناي عمل حرام است ولي در پايان عمل مصداق واجب قرار ميگيرد و سبب اختتام آن عمل ميگردد، بنابر برخي مباني، ذَبْح يكي از اَنعام سهگانه وحشي(گاو، گوسفند و بز شكاري) است كه با صيد به دست ميآيد؛ يعني اگر انعام در آيههَدي روزدهم در منا: (...ويذكروا اسم الله في أيّام معلومات علي ما رزقهم من بهيمة الأنعام)[1]، منصرف به خصوص انعام سهگانه اهلي نبود بلكه وحشي را هم شامل ميشد، ممكن بود بهعنوان مثال ديگر براي اصل مطلب واقع شود؛ زيرا ذَبْح حيوان شكاري مانند اصل صيد آن، در حال احرام حرام است، به طوريكه نهتنها ذَبْح آن بهاستناد (يا أيها الذين امنوا لاتقتلواالصيد وأنتم حرم)[2]، حرام است، بلكه مذبوح هم طبق فتواي بسياري از فقها به منزله مردار ميشود؛ يعني حكم مردار دارد: