صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
(وحرّم عليكم صيد البرّ
مادمتم حُرُماً)[1].البته اگر به منزله مردار شد بر همگان حرام ميشود، ولي اگر صرف ذَبح صيد حرام ميبود، نظير ذَبح حيوان حلالگوشت غصبي، در اينجا فقط حكم تكليفي محض بود، نه حكم وَضعي؛ يعني نه آنكه مَذبوح مردار شود،ليكن در بخش پاياني عمل حج در منا همين ذَبْحِصيد بهعنوان هَدي، مصداقي از واجب تخييري بين قرباني حيوان اهلي و وحشي واقع ميشود و سببحليّت برخي از كارها ميگردد كه قبلاً بر محرم حرام بود، مانند خوردنگوشت شكار.منشأ احتمال شمول لفظ انعام در آيه قرباني نسبت به حيوان حلالگوشت سهگانه وحشي و اهلي و عدماختصاص آن به اهلي، بنابر برخي از تفاسير، آيه (وأنزل لكم من الأنعام ثمانية أزواج)[2] است، بنابر اينكه منظور از (ثمانيةأزواج)(هشتجفت) هشتصنف باشد كه چهارصنف آن(شتر، گاو، گوسفند و بز) اهلي، و چهار صنف ديگر آن وحشي است؛ اما بنابر اينكه منظور از هشتجفت، چهار مذكّر و چهار مؤنثِ اهلي باشد، نه اعمّ از اهلي و وحشي، كلمه (أنعام) در آيه هَدي منصرف بهخصوص اهلي است.لفظ اَنعام در قرآن در مواردي به كار رفته كه ميتواند اعم از اهلي و وحشي باشد و هيچ جهتي براي انصراف آن بهخصوص اهلي وجود ندارد. البته بحث قرآني غير از بحث فقهي است كه با مجموع ادلّه كتاب و سنت ارزيابي ميشود و همه نصوص نقلي، اعمّ از قرآن و حديث در آن مطرح ميشود كه علم فقه عهدهدار آن است. نكته شايان توجّه اينكه، اقسام سهگانه از انعاموحشي و شكاري گرچه فرد نادر هَدْي است، ليكن فرق است بين حمل مطلق بر فرد نادر كه چنين حملي نارواست و بين شمول مطلق نسبت به فرد نادر كه چنين شمولي بدون محذور است.
البته چنانچه در مواردي غلبه استعمال مطلق به لحاظ افراد شايع و متعارف
آنطوري باشد كه مانع شمول فرد نادر شود، ادّعاي انصراف به فرد رايج، مسموع خواهد بود.