احكام اسلامي، خواه به تعليم كتاب و حكمت برگردد و خواه به تزكيه و تهذيب، از آن جهت كه مربوط به روح انساني است و روح انسان نه مذكّر است و نه مؤنث زيرا موجودِ ملكوتي و مجرّدْ، از خصوصيّتهاي مادي ذكورتْ و انوثتْ منزّه است براي زن و مرد مساوي است و هيچ امتيازي بين اين دو صنف در تحصيل كمالهاي نفساني نيست؛ يعني هيچ كمال وجودي از آن جهت كه كمال است نه مشروط به ذكورت است و نه ممنوع به انوثت. البته كارهاي اِجْرايي كه ارتباط مستقيم با افراد جامعه، اعمّ از زن و مرد، را به همراه دارد، مانند رهبري، حساب خاص خود را دارد وگرنه ولايت تكويني كه بالاترين مقام منيع انسانيّت است براي زن و مرد يكسان است.غرض آنكه، كمالهاي روحي براي هر دو صنف برابر است، ولي وظايف بدني براي هر كدام بهتناسب ساختمان پيكر آنها تعيين شده است. يكي از آن تفاوتهاي بدني بين زن و مرد در برخي اعمال حج و عمره است، و آن اينكه در مسئله حَلق و تقصير، براي مرد سهحالت است ولي براي زن فقط يكحالت؛ زيرا بر مرد، گاه خصوص تقصير يعني كوتاه كردن موي سر و صورت يا ناخن واجب است و گاهي خصوص حَلْق، يعني تراشيدن مويسر متعيّن است و گاهي مخيَّر بين تقصير و حَلْق است. گرچه ممكن است حَلْق افضل باشد، ليكن براي زن يك حالت است و آن اينكه وي در همه احوال(عمره مفرده، عمره تمتع و حج) موظّف به تقصير است و هرگز مكلّف به حَلْق، كه براي زنان بسيار دشوار بوده و مناسب با آنان نيست، نخواهد بود.