صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اگر خداوند خانه خود و محل مناسك حج را بين بوستانها و نهرها و سرزمينهاي پردرخت و پرميوه، در مناطقي آباد و داراي خانهها و كاخهاي بسيار و آباديهاي بههمپيوسته، در ميان گندمزارها و باغهاي خرم و پرگل و گياه، در ميان بستانهاي زيبا و پرطراوت و پرآب، در وسط باغستاني بهجتزا و جادههاي آباد قرار ميداد به همان نسبت كه آزمايش سادهتر بود پاداش نيز كمتر بود:«ولو أراد سبحانه أن يضع بيته الحرام ومشاعره العظام بين جنّات و أنهار وسهل وقرار، جمّ الأشجار داني الثمار، ملتفّ البُني، متصل القري، بين بُرّة سمراء وروضة خضراء وأرياف مُحدقة وعِراصٍ مغدقة ورياض ناضرة وطرق عامرة، لكان قد صغر قدرُ الجزاء علي حسب ضعف البلاء».اگر پي و بنيان كعبه و سنگهايي كه در بناي آن به كار رفته، از زمرد سبزوياقوت سرخ و نور و روشنايي بود، شك و ترديد ديرتر در دلها رخنه ميكردوكوشش ابليس بر قلبها كمتر اثر ميگذاشت و وسوسه و شكهاي پنهاني از مردم منتفي ميگشت. اما خداوند بندگانش را با سختيهاي گوناگون ميآزمايدو با پيش آوردن دشواريهاي مختلف آنان را متعبد ميسازد و آنها را به اقسام گرفتاريها مبتلا ميكند تا تكبر را از قلبهايشان خارج ساخته، خضوع و آرامش را در دلهاي آنان مستقر كند. درهاي فضل و رحمتش را به رويشان گشوده و وسايل عفو خويش را به آساني در اختيارشان قرار دهد:«ولو كان الإساس المحمول عليها والأحْجار المرفوع بها، بين زمرّدة خضراء وياقوتةٍ حمراء ونوروضياء، لخفف ذلك مصارعة الشك في الصدور ولَوَضَع مجاهدة إبليس عن القلوب ولنفي معتلج الريب من النّاس ولكن الله يختبر عباده بأنواع الشدائد ويتعبدهم بأنواع المَجاهِدِ ويبتليهم بضروب المكاره، إخراجاً للتكبّر منْ قلوبهم وإسكاناً للتذلّل في نفوسهم وليجْعل ذلك أبواباً فُتُحاً إلي فضْله وأسباباً ذُلُلاً لعفْوه»[1].