صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كسي كه در توليدْ تلاشگر، در مصرفْ قانع و در فراهم آوردن دارايي حلال موفق بوده، يعني پرتوليد و كممصرف است، نه تنپرور و كمكار، او كه مشكل ديگران را براي رضاي خدا حلّ ميكند، سرمايهاش را قبلاً به ديار ابدي، يعني قيامت فرستاده است و با مرگ به حضور اموال خود ميرود. چنين انسان عاقلي، انباردار نسل بعد نيست. البتّه حفظ فرزندان و تأمين آنان جزء دستورهاي دين است، ليكن هر فردي بايد عمده تلاش خود را براي آينده خود مصروف كرده و فرزندان خود را صالح بپروراند.آنها كه به سالمندي رسيده و ذخيرهاي براي آخرت خود ندارند، چون دستشان تهي و رويشان سياه و سفر هم سخت است، آرزوي عمري طولاني داشته از مرگ ميهراسند؛ امّا آنها كه عاقلانه زندگي كرده، دستشان پر و رويشان سفيد است علاقهمند به رفتن هستند و احساس سبكي ميكنند. خلاصه اينكه، آن گروه نخست آرزوي مذموم دارند اما گروه ديگر تمنّي ممدوح، و منا سرزمين «نيلبه تمنيّات صادق» است، نه اماني كاذب و آرزوهاي باطل و نه سرزمين تمنّي ناروا.امام سجّاد(عليه السلام) از شبلي پرسيدند: آيا آرزوهاي ديگران را هم برآوردي؟آيا بدان پايه از كمال رسيدي كه مردم از زبان و دل و دستت آسيب نبينند؟[1]بنابراين، زائر بايد طوري باشد كه مردم از زبان و دست و دل او آسوده باشند. به اين معنا كه نه با جِدّ و نه با شوخي به بهانه طنزگويي و طنزنويسي آبروي كسي را نبرد. طنز ادبي مسرّتبخش، اگر به حيثيت كسي لطمه وارد نكند امري
پسنديده است.