صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
فرق بسياري است ميان «صعود به سوي خداوند» با «نيل به او»؛ زيرا دوميتصريح دارد به اينكه هيچ حجابي ميان اين «تقواي نائل» و خداوند متعالي نيست، برخلاف اولي؛ زيرا «صعود إلي الله» به اين امر صراحت ندارد، هر چند كهآن را نفي نيز نميكند. دليلي هم نيست كه ما «نيل» را بر «صعود» حمل كنيم، آن هم پس از آنكه دريافتيم هيچ برهان عقلي و نيز نقلي براي اين معنا وجود ندارد.مؤيد حمل «نيل» بر مفهومي عالي و عاري از نيل مادي كه خداي سبحان از آن منزّه است، احاديثي است كه دلالت ميكند خداوند سبحان بدون ستر مستوري استتار جسته و بدون حجاب محجوبي احتجاب گزيده و ميان او و خلقش حجابي جز خلقش نيست[1]؛ يعني مخلوق تا زماني كه متوجّه به خويش است، حجاب است و از پروردگار خويش محجوب. بنابراين، حجاب در اينجا نفس محجوب است نه حائل ميان او و موجودي كه محجوبِ از اوست، چنانكه ربط اشراقي و فقر وجودي، همان عين مرتبط فقير است، نه شيء سومي كه واصل بين او و مربوطٌإليه باشد.بنابراين، وجود امكاني خود بذاته حجاب است و محجوب، و چنانچه او به ذات خويش التفات نكند و خويشتن را نبيند و به بقاي مخصوص خويش محبت نداشته باشد، بلكه به آفريدگار خود نزديك شود و از مركب خودبيني فرود آيد و جز مولاي خويش را نبيند و جز به خداي سبحان محبت نورزد، حجاب از ميان برميخيزد و حساب از بين ميرود و نور آسمانها و زمين، يعني خداوند جلوهگر ميشود و ستارگان درخشان بينور ميشود و قمرهاي تابان محو ميگردد و در اينجاست كه اين تقواي اخص به خدا ميرسد، نه تقواي خاص تا چه رسد به تقواي عام.