صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حج، ضيافت خداوند است و حاجيان، همانند روزهداران، مهمانان خداي رحمانند. چنانكه امام صادق(عليه السلام) فرمود: حجگزار و معتمر تا آنگاه كه به
ديار خود بازگردند مهمان خدايند: «إن ضيف الله عزّوجلّ رجل حجّ واعتمر فهو ضيف الله حتي يرجع إلي منزله»[1]. اين نكته در روايات ديگري نيز آمده است كه برخي از آنها پيش از اين گذشت. اين ضيافت چندماهه، دو مرحله دارد: نخست مهماندار به مهمان ميگويد: خواستهاي طلب كن. در مرحله بعد مهماندار آنچه را كه مهمان خواسته به او عطا ميكند.در ماه مبارك رمضان، مهماندار كه خداست به بندگان روزهدارش پيام ميدهد كه: «از من حج طلب كنيد». مراسم و مناسك حج نيز گرچه ضيافت است، امّا اينجا سخن از عطاست، نه طلب. در حج، نميگويد: «از من بخواه» بلكه «خواستهها را عطا ميكند». نكته شايان ذكر اينكه، همانطور كه هر خواستهاي با عطايي به هم آميخته است، هر مرتبهاي از «عطا» هم، «خواسته»اي را به همراه دارد؛ زيرا انسان هر چه از خدا دريافت كند، تشنهتر ميشود. ابتدا نميداند چه بخواهد؛ چون از وجود نعمتهاي بيشمار الهي ناآگاه است، ولي آنگاه كه به خود آمد و تحوّل روحي پيدا كرده به اموري آگاهي يافت در او سؤال ايجاد ميشود و «درخواست» ظهور ميكند. پس هر مرحلهاي از «عطا وبخشش»، مرتبهاي از «درخواست و خواهش» را در انسان زنده ميكند و آدمي با درخواست و خواهش، مرحله برتري را از خدا ميخواهد.طمع، به همان اندازه كه در ماديّات نكوهيده است، در معارف و علوم الهي نيكو و پسنديده است. همچنين قناعت در علومِ حق، به همان اندازه بد است كهطمع در دنيا. انسان نبايد در معارف قانع باشد؛ زيرا خداي سبحان خود طلببيشتر را تشويق كرده است، كه: (يدعون ربَّهم خوفاً وطمعا)[2]. اين از آن روست كه هر چه خوف، طمع، دعا و درخواست بيشتر باشد، خلوص و تقرب برتر خواهد بود.