صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
«طبتم وطابت
الأرض الّتي فيها دفنتم»[1]. از اينرو اگر جهاد به شهادت منتهي شد، عملي با آن برابري نخواهد كرد؛ زيرا شهيدْ روزگار و سرزمين خود را مرهون خون خود ميكند.در زيارت مزبور، صغراي يك قياس آمده كه «قتلگاه و مدفن شهيدان، طيب است» و كبراي اين قياس، در قرآن كريم آمده كه سرزمين پاك و طيّب، ميوهاش به اذن خداوند شكوفا شده، ثمراتش به ديگران ميرسد: (والبلد الطيّب يخرج نباتُه بإذن ربّه)[2].البته به نظر ميرسد كه برتري حج و ايام ويژه آن نسبت به جهاد بدون شهادت تنها به لحاظ جنبه عبادي آن نباشد، بلكه جهات ديگري نيز در اين برتري سهم دارد.مهمترين حادثهاي كه در بيستوپنجم ذيقعده(از ماههاي حج) رخ داد، «دحوالأرض» است. «دَحوالأرض» آن گونه كه در برخي روايات آمده، بدين معناست كه زمين كعبه و حرم خدا، در اين روز ظاهر شد و گسترش يافت[3].در دهه نخست ذيحجه مهمترين حادثه تاريخي كه رخ داد نزول سوره برائت و ابلاغ آن به دست امير تبرّي، عليبن ابيطالب(سلاماللهعليه) است. ابتدا صاحبان سقيفه، اميد دريافت مأموريّت براي ابلاغ و قرائت آن سوره را داشتند، ولي همان وحيي كه تبرّي را آورد، دستور ابلاغش را نيز داد كه اين تبرّي را بايد كسي كه خود مظهر تولّي و تبرّي است، ابلاغ كند، و اي پيامبر! جز تو يا آنكه از تو و به منزله جان توست شايستگي اين مسئوليت را ندارد: «لا يؤدّيها إلاّ أنت أو رجل منك». از اينرو امير مؤمنان، امام علي(عليهالسلام) كه نفْس رسول اكرمصلي الله عليه و آله و سلم است[4]