صهبای حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صهبای حج - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • لأسمع أفعالي بسمع بصيرة
    و أشهد أقوالي بعين سميعة[1]



  • و أشهد أقوالي بعين سميعة[1]
    و أشهد أقوالي بعين سميعة[1]



مباحث فقهي حج كه در مجموعه‏اي ديگر بدان پرداخته شده به‏همراه كتاب حاضر، به سبب احكام و حكمتهايي كه در آنهاست، دو چشمه فيّاضي است كه صاحبان دو بهشت از آن مي‏نوشند[2]؛ زيرا آنان از حضيض زندگاني فُرودين به بلنداي زندگاني بَرين و از آنجا به ماوراي آن ارتقا مي‏يابند. چون آن كه خدايي و موحّد ناب است به بهشت مشتاق نيست! بلكه بهشت بدو اشتياق مي‏ورزد، همچنان كه او از آتش نمي‏ترسد، بلكه آتش از او مي‏هراسد؛ زيرا او قسيم بهشت و دوزخ است و رضوان بهشت و خازن دوزخ به اذن خداوند براي او سجده مي‏كنند. چنين كسي خدا را نه از باب شوق به نعمت و نه از روي بيم از عذاب، بلكه چون بدو
عشق مي‏ورزد مي‏پرستد. كسي كه خانه خدا را حج كرده و به ديدار پروردگارش در آنجا نايل شده و كعبه را قصد كرده و پروردگار كعبه را در آنجا مشاهده نموده، وعده «بهشت لقا» داده شده است. «طوُبي لَهُ وَحُسن مَآب».

[1] ـ تائيّه بن فارض. ترجمه ابيات مذكور چنين است: ـ حديثي قوي در اين باره نقل شده و در متون روايي ثابت است. ـ كه اشاره دارد به دوست خداوند به سبب به جا آوردن نوافل يا انجام فرايض. ـ بر نكتة مزبور اشاره آشكار دارد اين فرموده خداوند كه «من گوش چنين بنده‌اي مي‌شوم كه با آن مي‌شنود». ـ من با وسايطي مراحل توحيد را پيمودم تا به آن مقام نايل شدم و يكي از دلايل توحيد، واسطه بودن اين اسباب است. ـ اسباب را نيز با نور توحيد در نورديدم آنچنان كه ديگر آنها را نديدم؛ زيرا بهترين وسيله براي نيل بدان مقام، رابطه توحيدي است. ـ سرانجام خود را از هر دوي آن واسطه و رابطه رها ساختم آنسان كه گويا يك روز هم بدون آن توحيد نبوده‌ام. ـ و در عين وحدت، در درياهاي كثرت شناور شده، بلكه غرقه گشتم و گوهرهاي گرانبهايي استخراج كردم. ـ آنگاه مي‌شنيدم كردارهايم را با گوشي تيزبين و مي‌ديدم سخنانم را با چشمي شنوا.

[2] ـ اشاره به آيات 46 و 66 سوره الرحمن. شايان توجه اينكه، در مباحث گوناگون اين كتاب، بدون اينكه در متن به آيه يا روايتي تصريح شود، در پانوشت به آيات قرآن كريم يا جوامع روايي ارجاع داده شده است. اين بدان معناست كه مطلب مذكور در متن، برگرفته از آيه يا حديثي معين بوده يا اشاره به آن دارد.

/ 478