غزل 470 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • و ان دعيت بخلد و صرت ناقض عهد
    اميد هست که زودت به بخت نيک ببينم
    چو سلک در خوشاب است شعر نغز2) تو حافظ
    که گاه لطف سبق مي‌برد ز نظم نظامي273



  • فما تطيب نفسي و ما استطاب منامي1)
    تو شاد گشته به فرماندهي و من به غلامي
    که گاه لطف سبق مي‌برد ز نظم نظامي273
    که گاه لطف سبق مي‌برد ز نظم نظامي273



غزل 470




  • سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي
    چشم آسايش که دارد از سپهر تيزرو
    زيرکي را گفتم اين احوال بين خنديد و گفت
    سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
    در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست
    اهل کام و ناز را در کوي رندي راه نيست275
    ره روي بايد جهان سوزي نه خامي بي‌غمي



  • دل ز تنهايي به جان آمد خدا را همدمي
    ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي
    صعب روزي بوالعجب3) کاري پريشان عالمي
    شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمي
    ريش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمي274
    ره روي بايد جهان سوزي نه خامي بي‌غمي
    ره روي بايد جهان سوزي نه خامي بي‌غمي



1) حاصل معني بيت آنکه «اگر مرا بهشت دعوت کنند در صورتيکه يعني بشرط اينکه عهد و دوستي را بشکنم هرگز

نفس من بدان راضي نخواهد شد و هرگز خواب خوش براي من ميسر نخواهد گرديد، - و ناگفته مگريم که «استطاب«

باين معني در عربي متعدي است و اينجا لازماً استعمال شده است و در همه نسخ موجوده بهمين نحو است و

توجيه اين فقره براي من مکن نشد،

2) چنين است در ر ، ساير نسخ: نظم خوب تو ، يا : نظم پاک تو، يا : نظم شعر

تو

3) نخ: بلعجب،

/ 519