غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • عشق آن معشوق خوش بر عقل و بر ادراك زد
    بر جمال و چهره ى او عقلها را پيرهن
    حسن او خورشيد و ماه و زهره بر فتراك بست
    آتش عشقش جنيبتهاى زر چون در كشيد
    شاه عشقش چون يكى بر كد خداى روم تاخت
    زهر او آب رخ ترياك برد و پاك برد
    درد او ديده چو افسر بر سر درمان نهاد
    جادوى استاد پيش خاك پاى او بسى
    عقل و جان را همچو شمع و مشعله كرد آنگهى مى سنايى را همو داد و همو زان پس به جرم
    مى سنايى را همو داد و همو زان پس به جرم



  • عشق بازى را بكرد و خاك بر افلاك زد
    نعره ى عشق از گريبان تا به دامن چاك زد
    لطف او در چشم آب و باد و آتش خاك زد
    آب حيوانش به خدمت چنگ در فتراك زد
    گفتى افريدون در آمد گرز بر ضحاك زد
    درد او بر لشكر درمان زد و بي باك زد
    زهر او چون تيغ دل بر تارك ترياك زد
    بوسه هاى سرنگون بر پايش از ادراك زد
    آتش بى باك را در عقل و جان پاك زد سرنگون چون خوشه كرد و حدبه چوب تاك زد
    سرنگون چون خوشه كرد و حدبه چوب تاك زد


/ 436