غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • گر شبى عشق تو بر تخت دلم شاهى كند
    باد لطفت گر به دارالملك انسان بروزد
    من چه سگ باشم كه در عشق تو خوش يك دم زنم
    هر كه از تصديق دل در خويشتن كافر شود
    بى خود ار در كفر و دين آيد كسى محبوب نيست
    خفته ى بيدار بنگر عاقل ديوانه بين
    تا درين دارى به جز بر عشق دارايى مكن ساحرى دان مر سنايى را كه او در كوى عقل
    ساحرى دان مر سنايى را كه او در كوى عقل



  • صدهزاران ماه آن شب خدمت ماهى كند
    هر يكى را بر مال يوسف چاهى كند
    آدم و ابليس يك جا چون به همراهى كند
    بى خلافى صورت ايمانش دلخواهى كند
    مختصر آنست كار از روى آگاهى كند
    كو ز روى معرفت بى وصل الاهى كند
    عاشق آن كار خود از آه سحرگاهى كند عشقبازى با خيال ترك خرگاهى كند
    عشقبازى با خيال ترك خرگاهى كند


/ 436