غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • اى لعبت صافى صفات اى خوشتر از آب حيات
    هم ديده دارى هم قدم هم نور دارى هم ظلم
    حسن ترا بينم فزون خلق ترا بينم زبون
    در نارم از گلزار تو بيزارم از آزار تو
    هر گه كه بگشايى دهن گردد جهان پر نسترن
    عالى چو كعبه كوى تو نه خاكپاى روى تو
    برهان آن نوشين لبت چون روز گرداند شبت
    بر ما لبت دعوت كنى بر ما سخن حجت كنى
    باز ار بكشتى عاجزى بنماى از لب معجزى
    غمهات بر ما جمله شد بغداد همچون حله شد
    جان سنايى مر ترا از وى حذر كردن چرا اى چون ملك گه سامرى وى چون فلك گه ساحرى
    اى چون ملك گه سامرى وى چون فلك گه ساحرى



  • هستى درين آخر زمان اين منكران را معجزات
    در هزل وجد اى محتشم هم كعبه گردى هم منات
    چون آمد از جنت برون چون تو نگارى بى برات
    يك ديدن از ديدار تو خوشتر ز كل كاينات
    بر تو نا گويد چو من ريگ و مطر سنگ و نبات
    بر دو لب خوشبوى تو جان را به دل دارد حيات
    وان خالها بر غبغبت تابان چو از گردون بنات
    وقتى كه جان غارت كنى چون صوفيان در ده صلات
    چون از عزى نبود عزى لا را بزن بر روى لات
    يك ديده اينجا دجله شد يك ديده آنجا شد فرات
    از تو گذر نبود ورا هم در حيات و هم ممات تا بر تو خوانم يك سرى الباقيات الصالحات
    تا بر تو خوانم يك سرى الباقيات الصالحات


/ 436