غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • اى نهاده بر گل از مشك سيه پيچان دو مار
    روى تو در هر دلى افروخته شمع و چراغ
    هر كجا بوييست خطت تاخته آنجا سپاه
    آتش عشقت ببرده عالمى را آبروى
    تا ترا بر ياسمين رست از بنفشه برگ مورد
    يوسف عصر ار نه اى پس چون كه اندر عشق تو
    ماه را مانى غلط كردم كه مر خورشيد را
    قيروان عشوه بگذارند غواصان دهر
    گر براندازى نقاب از روى روح افزاى خود
    هر كه بر روى تو باشد عاشق اى جان جهان
    عالم كون و فساد از كفر و دين آراسته ست
    در جهان عشق ازين رمز و حكايت هيچ نيست
    واى اگر دستى برآرد در جهان انصاف تو
    بر تو كس در مي نگنجد تالى الا الله چو لا
    لاف گويان اناالله را ببين در عشق خويش
    من نه تنها عاشقم بر تو كه بر هفت آسمان من شناسم مر ترا كز هفتمين چرخ آمدم
    من شناسم مر ترا كز هفتمين چرخ آمدم



  • هين كه از عالم برآورد آن دو مار تو دمار
    زلف تو در هر تنى جان سوخته پروانه وار
    هر كجا رنگيست خالت ساخته آنجا قرار
    باد هجرانت نشانده كشورى را خاكسار
    عاشقان را زعفران رست از سمن بر لاله زار
    خونفشان يعقوب بينم هر زمانى صدهزار
    نورمند از خاك پاى تست نورانى عذار
    گر نهنگ عشق تو بخرامد از درياى قار
    رخت بردارد ز كيهان زحمت ليل و نهار
    با جهان جان نباشد بود او را هيچ كار
    عالم عشق از دل بريان و چشم اشكبار
    كاين مزخرف پيكران گويند بر سرهاى دار
    در همه صحراى جان يك تن نماند پايدار
    حاجبى دارد كشيده تيغ در ايوان ناز
    بر بساط عشق بنهاده جبين اختيار
    كشته هست از عشق تو چندان كه نايد در شمار بچه ى عشق ترا پرورده بر دوش و كنار
    بچه ى عشق ترا پرورده بر دوش و كنار


/ 436