غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • گر سال عمر من به سر آيد روا بود
    پايان عاشقى نه پديدست تا ابد
    اى واى و حسرتا كه اگر عشق يك نفس
    اى آمده به طمع وصال نگار خويش
    پروانه ى ضعيف كند جان فداى شمع
    ديدار وى همان بود و سوختن همان آن را كه زندگيش به عشق ست مرگ نيست
    آن را كه زندگيش به عشق ست مرگ نيست



  • اندى كه سال عيش هميشه به جا بود
    پس سال و ماه و وقت در او از كجا بود
    در سال و ماه عمر ز جانم جدا بود
    نشنيده اى كه عشق براى بلا بود
    تا پيش شمع يك نظرش را سنا بود
    گويى فناى وى همه اندر بقا بود هرگز گمان مبر كه مر او را فنا بود
    هرگز گمان مبر كه مر او را فنا بود


/ 436