غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • در دل آن را كه روشنايى نيست
    در خرابات خود به هيچ سبيل
    پسرا خيز و جام باده بيار
    جرعه اى مى به جان و دل بخرم
    مى خور و علم قيل و قال مگوى
    چند گويى تو چون و چند چرا
    در مقام وجود و منزل كشف
    تو يكى گرد دل برآرى و ببين
    تو خود از خويش كى رسى به خداى
    چون به جايى رسى كه جز تو شوى تو مخوانم سنايى اى غافل
    تو مخوانم سنايى اى غافل



  • در خراباتش آشنايى نيست
    موضع مردم مرايى نيست
    كه مرا برگ پارسايى نيست
    پيش كس مى بدين روايى نيست
    واى تو كاين سخن ملايى نيست
    زين معانى ترا رهايى نيست
    چونى و چندى و چرايى نيست
    در دل تو غم دوتايى نيست
    كه ترا خود ز خود جدايى نيست
    بعد از آن حال جز خدايى نيست كاين سخنها به خودنمايى نيست
    كاين سخنها به خودنمايى نيست


/ 436