غزلیات نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • معشوقه از آن ظريفتر نيست
    شهريست پر از شگرف ليكن
    مريم كده ها بسيست ليكن
    فرزند بسيست چرخ را ليك
    آن كيست كه پيش تير بالاش
    چون او قمرى قمار دل را
    شمشيركشان چشم او را
    آن كيست كز آفتاب رويش
    در تاب دو زلفش از بلاها
    از بلعجبان نيايدش روى
    سم زهر بود به لفظ تازى
    دندان و لب چو سين و ميمش
    در عشق و بلاش جان و دل را
    شادى و غمست عشق و ما را
    از رد و قبول دلبران را
    او سيم بر است و سيم زى او
    ما را چه ز سيم او كه ما را
    حقا كه ظريف روزگاران
    ما را كلهى نهاد عشقش اندر طلبش سوى سنايى
    اندر طلبش سوى سنايى



  • زان عشوه فروش و عشوه خر نيست
    زو هيچ بتى شگرف تر نيست
    كس را چو مسيح يك پسر نيست
    انصاف بده چنو دگر نيست
    چون نيزه همه تنش كمر نيست
    در زير ولايت قمر نيست
    جز ديده ى عاشقان سپر نيست
    چون كان همه خاطرش گهر نيست
    يارب زنهار تا چه در نيست
    رويش گويان كه روى گر نيست
    زو هيچ خطير با خطر نيست
    اين نادره بين كه جز شكر نيست
    حقا كه جز از حذر حذر نيست
    غم هست وليك آن دگر نيست
    چه سود كه هيچ بي جگر نيست
    گر زر نبود ترا خطر نيست
    روى چو زرست و روى زر نيست
    گر هست حريف ما دگر نيست
    كان بر سر هيچ تاجور نيست غم تاج سرست و درد سر نيست
    غم تاج سرست و درد سر نيست


/ 436