غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • انصاف بده كه نيك يارى
    در رود زدن شكر سماعى
    مه جبهت و آفتاب رويى
    بنوشت زمانه گويى آنجا
    بنگاشت خداى گويى اينجا
    از لعل تو هست عاقلان را
    در جزع تو هست عاشقان را
    جز غمزه ى تو كه ديد هرگز
    جز خنده ى تو كه داشت در دهر
    در رزم تو هيچ دل نپوشد
    در بزم تو هيچ شه ندارد
    اى شوخ سيه گرى كه از تو
    از ابجد برترى ازيراك
    سرمازدگان آب و گل را
    جان و دل و دين بنده با تست
    چون بازسپيد دلفريبى
    تا پاى من اندرين ميانست
    من پاى فرو نهادم ايراك
    دشنام دهى كه اى سنايى هر چند جواب شرط من نيست
    هر چند جواب شرط من نيست



  • زو هيچ مگو كه خوش نگارى
    در گوى زدن شكر سوارى
    زهره دل و مشترى عذارى
    در جانت كتاب بردبارى
    در ديده ت نقش حقگزارى
    يك نوش و هزار گونه خارى
    يك غمزه و صد هزار خارى
    يك ناوك و صد جهان حصارى
    يك شكر و نه فلك شكارى
    بر تن زره ستيزه كارى
    بر سر كله بزرگوارى
    كم ديد كسى سپيدكارى
    نى يك نه دو نه سه نه چهارى
    در جمله، بهار در بهارى
    تا اينهمه را چگونه دارى
    چون شيرسياه جانشكارى
    دستى به سرم فرو نيارى
    دانم سر پاى من ندارى
    بس خوش سخن و بزرگوارى با اين همه صد هزار بارى
    با اين همه صد هزار بارى


/ 436