غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • بس كه من دل را به دام عشق خوبان بسته ام
    خسته او را كه او از غمزه تير انداخته ست
    هر كجا شوريده اى را ديده ام چون خويشتن
    دوستانم بر سر كارند در بازار عشق
    چون به ظاهر بنگرى در كار من گويى مگر
    اين سلامت را كه من دارم ملامت در قفاست
    تو بدان منگر كه من عقد نشاط خويش را باش تا بر گردن ايام بندد بخت من
    باش تا بر گردن ايام بندد بخت من



  • وز نشاط عشق خوبان توبه ها بشكسته ام
    من دل و جان را به تير غمزه ى او خسته ام
    دوستى را دامن اندر دامن او بسته ام
    من چو معزولان چرا در گوشه اى بنشسته ام
    با سلامت هم نشينم وز ملامت رسته ام
    تا نه پندارى كه از دام ملامت جسته ام
    از جفاى دوستان از ديدگان بگسسته ام عقدهاى نو كه از در سخن پيوسته ام
    عقدهاى نو كه از در سخن پيوسته ام


/ 436