غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • اى دل ار مولاى عشقى ياد سلطانى مكن
    همره موسى و هارون باش در ميدان عشق
    بي جمال خوب لاف يوسف مصرى مزن
    در خراباتى كه اين گويد كه فاسق شو بشو
    پيشه ياجوج هوا سد سكندروار باش
    آن اشاراتى كه از عشقش خبر يابى مكن
    چون ز مار و مرغ و ديو و دد بمانى باك نيست
    پارسى نيكو ندانى حك آزادى بجو
    چون مسلم زمزم و خانى ترا شد زان سپس از سنايى حال و كار نيكوان بررس به جد
    از سنايى حال و كار نيكوان بررس به جد



  • در ره آزادگان بسيار ويرانى مكن
    فرش فرعونى مساز و فعل هامانى مكن
    بي فراق و درد ياد پير كنعانى مكن
    وندران مجلس كه آن گويد مسلمانى مكن
    ور جنان جويى غلو اندر جهانبانى مكن
    وان عباراتى كه از يادش جدا مانى مكن
    چون ز نعم العبد وامانى سليمانى مكن
    پيش استاد لغت دعوى زبان دانى مكن
    قصه ى دريا رها كن مدحت خانى مكن مرد ميدان باش تن درميده ارزانى مكن
    مرد ميدان باش تن درميده ارزانى مكن


/ 436