در واجب تعالى حالت منتظره، وجود ندارد - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در واجب تعالى حالت منتظره، وجود ندارد

ترجمه

(در ادامه، صدرالمتألهين چنين مى فرمايد:)

از جمله فروعات اين مسأله (واجب الوجود بالذات، واجب الوجود من جميع الجهات است) اين است كه براى او حالت منتظره اى وجود ندارد; زيرا آن مسأله (واجب الوجود واجب من جميع الجهات) اصلى است كه مترتب مى شود بر او اين حكم (كه حالت منتظره اى براى او نيست).

گرچه اين حكم، عين آن اصل نيست ـ آن طور كه بسيارى از مردم تصور كرده اند ـ زيرا آن

1 . به نهايه، مرحله چهارم، فصل اول، ص 46 ـ 47 مراجعه شود.

2 . الأسفار الاربعة، ج 1، ص 122.

اصل (واجب الوجود واجب من جميع الجهات) از اختصاصات واجب به شمار مى رود، نه اين حكم ( كه براى او حالت منتظره اى نيست)، چون مجردات نورانى نيز به اين حكم، متصف مى گردند; زيرا اگر مفارقات، حالت منتظره كمالى داشته باشند كه امكان حصول آن در مفارق باشد اين مستلزم امكان استعدادى و انفعال از عالم حركت و اوضاع جسمانى مى باشد. و اين، ايجاب مى كند جسميت و كدورت آنها را، در حالى كه موجود مفارق، مجرد و نورانى است. و اين خلاف فرض است.»

شرح

اينكه مى گوييم واجب الوجود از هر جهت و از هر صفت، واجب الوجود است اين از اختصاصات خداوند است كه بر او مترتب مى شود حكم ديگرى و آن اينكه در او حالت منتظره و امكانى، وجود ندارد. اما عدم حالت منتظره از ويژگيهاى اختصاصى خداوند نيست; زيرا مجردات هم حالت منتظره ندارند، كه اگر مى داشتند بايستى حامل امكان آن صفت و واجد حالت منتظره باشند. و چيزى حامل امكان و استعداد هست كه ماده باشد. و لازمه آن، اين مى شد كه مجردات نورانى، جسم باشند و ثقالت و تكدّر جسمانى داشته باشند كه اين، خلاف فرض است.

متن

والحجة فيه أنّه لو كان للواجب بالذات المنزّه عن الماهية بالنسبة إلى صفة كماليّة من الكمالات الوجوديّة جهة امكانيّة كانت ذاته فى ذاته فاقدة لها مستقرّاً فيها عدمها فكانت مركّبة من وجود وعدم، ولازمه تركّب الذات، ولازم التركّب الحاجة، ولازم الحاجة الامكان، والمفروض وجوبه، هف.

/ 337