چهارم، مراتب وجود هر مقدار كه تنزل پيدا مى كنند محدوديتشان بيشتر و دايره وجودشان تنگتر مى شود. و هر مقدار كه سير صعودى پيدا كرده و به اعلى المراتب (ذات اقدس الهى) نزديك مى شوند، محدوديتشان كمتر و سعه وجودى پيدا مى كند. تا برسد به اعلى مراتب وجود كه مشتمل بر كل كمالات وجود است، بدون محدوديت. و مطلق و رهاى از هر قيد است.
شرح
در ترتب وجود از رفيع ترين مراتب وجود كه ذات لا يزال الهى است به سوى پايين، هر مقدار كه وجود از سرچشمه هستى يعنى خداوند تبارك و تعالى فاصله مى گيرد محدوديت بيشتر و سعه كمترى پيدا مى كند. و هر مقدار كه وجودات به او نزديكتر باشند از كمال بيشتر و شمول و سعه افزونتر برخوردارند. عالم عقول بر عالم نفوس و عالم نفوس بر عالم جمادات تقدم داشته، از كمالات بيشتر برخوردارند. تا مى رسيم به هيولى كه در سلسله وجودات پايين ترين مرتبه را به خود اختصاص داده، در نهايت ضعف و ناتوانى است. بهره هيولى از كمال، صفر است. لذا تنها فعليت او نادارى و صرف القوه بودن است.
متن
1 . المراد بسعة الوجود و ضيقه اشتمال المرتبه على كمال اكثر او اقل ـ منه. الأمر الخامس: أنّ للوجود حاشيتين من حيث الشدّة والضعف وهذا ما يقتضى به القول بكون الوجود حقيقة مشكّكة.