پاره اى از احكام ممتنع بالذات - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاره اى از احكام ممتنع بالذات

ترجمه

از آن نظر كه امتناع بالذات عبارت است از ضرورت عدم نسبت به ذات شىء فرضى، از اين جهت، مقابل وجوب ذاتى است; وجوبى كه عبارت است از ضرورت وجود نظر به ذات عينى شىء. لذا احكامى كه درامتناع ذاتى جارى مى شود، مقابل احكام وجوب ذاتى است.(صدرا) در اسفار بعد از آنكه مى گويد: عقل همانطور كه نمى تواند، حقيقت واجب بالذات را به خاطر غايت مجد و عظمت و كبريايى نامتناهى او تعقل كند، همچنين قادر نيست كه ممتنع بالذات را به عنوان ممتنع بالذات به جهت نهايت نقص و محض بطلان ولا شيئيّت او تصور كند، چنين فرموده است:

همانطور كه واجب بالذات، واجب غيرى نمى باشد همچنين ممتنع بالذات، ممتنع غيرى نيز نمى باشد. و همانطور كه براى يك چيز، دو وجوب بالذات و بالغير يا دو وجوب بالذات فقط يا دو وجوب بالغير فقط نمى باشد، همچنين براى يك چيز، دو امتناع با اين خصوصيّات، محقق نمى شود.

در اينجا اين نكته نيز روشن مى شود كه موصوف وجوب و امتناع غيرى، ممكن ذاتى است.

شرح

اختصاراً به چند نكته اشاره مى كنند: اول اينكه ممتنع ذاتى و احكامش، نقطه مقابل واجب ذاتى و احكام اوست. نكته دوم اينكه همانطور كه واجب ذاتى را به جهت عظمت بى پايانش نمى توان تصور كرد ممتنع ذاتى را هم به جهت نهايت نقص و محض بطلانش، نمى توان تصور كرد.

نكته سوّم اينكه همانطور كه يك چيز، موصوفِ دو وجوب ذاتى يا دو وجوب غيرى يا يك وجوب ذاتى و يك وجوب غيرى قرار نمى گيرد، همچنين يك چيز، موصوف دو امتناع ذاتى يا دو امتناع غيرى يا يك امتناع ذاتى و يك غيرى قرار نمى گيرد. و نيز روشن شد كه موصوف وجوب و امتناعِ غيرى، ممكن ذاتى است.

متن

وما يستلزم الممتنع بالذات فهو ممتنعٌ لا محالة من جهة بها يستلزم الممتنع، وإن كانت له جهةٌ اُخرى إمكانيّة، لكن ليس الإستلزام للممتنع إلاّ من الجهة الإمتناعيّة; مثلا كون الجسم غير متناهى الابعاد يستلزم ممتنعاً بالذات، هو كونُ المحصور غير محصور، الذى مرجعه إلى كون الشىء غير نفسه مع كونه عينُ

/ 337