دليل اول بر امتناع اعاده معدوم - فروغ حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروغ حکمت - نسخه متنی

مترجم و شارح: محسن دهقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

متن

منه انّه لو جاز للموجود فى زمان أن ينعدم زماناً ثمّ يوجد بعينه فى زمان آخر، لزم تخلل العدم بين الشىء ونفسه، وهو مال لاستلزامه وجود الشىء فى زمانين، بينهما عدمٌ متخلل.

دليل اول بر امتناع اعاده معدوم

ترجمه

اگر براى موجودى كه در زمانى واقع است روا باشد كه در زمان دوم، معدوم شود و بار ديگر در زمان سوم همان وجود بعينه باز گردد، لازم مى آيد كه عدم بين شىء و خودش فاصله بيندازد. و اين محال است; زيرا مستلزم آن است كه وجود يك موجود در دو زمان، واقع شود، در حالى كه بين آن دو، عدم فاصله انداخته است.

شرح

بديهى است بحث، در باب اعاده معدوم و امتناع آن بر اساس يك محور اصلى دور مى زند. و آن اين است كه آنچه معدوم شده بدون كم و كاست همراه با تمام شرايط و ضمايم، زمان و مكان و عوامل علّى و معلولى به حال اول بازگردد. طبيعى است با گذشت لحظه لحظه زمان و پديد آمدن شرايط جديد، اگر معدوم بخواهد باز گردد چيزى شبيه سابق خواهد بود نه عين آن و اگر بخواهد عين موجود سابق باز گردد بايد تمام شرايط و عوامل همراه با وجود اول نيز بازگردد. اين اعاده به دلايل منطقى، محال است. براى امتناع اعاده، دلايل بسيارى ذكر كرده اند كه جنبه ارشادى و تنبيهى دارد. و الا اندك تأمل در مسأله براى تصديق به حكم امتناع، كافى است.

اولين دليل اين است كه اگر چيزى در زمان اول موجود بود، در زمان دوم معدوم شد و در زمان سوم مجدداً همان وجود، موجود شد لازم مى آيد كه بين دو وجود (در زمان اول و سوم) كه در واقع يك وجودند ـ زيرا دومى حسب الفرض غير اولى است ـ عدم، فاصله بيندازد. و محال است كه عدم ميان شىء و خودش فاصله بيندازد; زيرا جدا شدن شىء از خودش به واسطه عدم يا چيز ديگر، محال است. اين استحاله، تحت عنوان «امتناع انفكاك شىء عن نفسه» مطرح مى شود.

متن

ومنها انّه لو جاز إعادة الشىء بعينه بعد انعدامه جاز إيجاد ما يماثله من جميع الوجوه ابتداءً وهو محال. أمّا الملازمة فلأنّ الشىء المعاد بعينه وما يماثله من جميع الوجوه مثلان، وحكم الامثال فيما يجوز وفيما لا يجوز واحد. فلو جاز إيجاده بعينه ثانياً بنحو الاعادة جاز إيجاد مثله ابتداءً. وأمّا استحالة اللازم فلاستلزام اجتماع المثلين فى الوجود عدم التميّز بينهما وهما اثنان متمايزان.

/ 337