ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
كنيزى به بهاى هزار دينار بخرد با اينكه كنيزى به قيمت بيست درهم براى او كافى است، و از طرف ديگر بفرمايد اسراف نكنيد چون خدا اسراف كنندگان را دوست ندارد «1».و در كافى به سند خود از اسحاق بن عبد العزيز از بعضى از اصحاب خود نقل كرده كه گفت: خدمت امام صادق (ع) عرض كردم در راه مكه بوديم و مىخواستيم احرام ببنديم لذا نوره كشيديم، و چون سبوس همراه نداشتيم كه به بدن خود بماليم و اثر نوره را از بدن بزداييم ناگزير قدرى آرد به خود ماليده و با آن رفع حاجت نموديم، من ناگهان به اين فكر افتادم كه اين چه كارى بود كردم، و خدا مىداند كه چقدر ناراحت شدم. حضرت فرمود: آيا ترس تو از اين جهت است كه مبادا اسراف كرده باشى؟ عرض كردم: آرى، فرمود: ناراحت مباش در هر چيزى كه بدن را اصلاح كند اسراف نيست. من خودم بارها شده كه دستور دادهام مغز استخوان برايم بياورند تا بدنم را چرب كنم، روغن زيتون آوردهاند، و من به خود ماليدهام، اين اسراف نيست،" اسراف" عبارت است از كارى كه مال را ضايع كند، و به بدن ضرر برساند.عرض كردم:" اقتار" چيست؟ فرمود: اقتار اين است كه انسان با قدرت بر تحصيل غذاى گوارا به نان و نمك اكتفاء كند. عرض كردم، پس اقتصاد به چه معنا است. فرمود:اقتصاد اين است كه انسان همه رقم غذا از قبيل نان، گوشت، شير، سركه و روغن بخورد و ليكن در هر وعده يك رقم «2».در كافى به سند خود از على بن يقطين از ابى الحسن (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه" قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ" فرمود: منظور از" فواحش ظاهرى" زنايى است كه علنا انجام شود، چون اين عمل در جاهليت بىپرده انجام مىيافته، و زنان فاحشه آن روز بر سر در خانههاى خود بيرقى مىافراشتند. و منظور از" فواحش باطنى" ازدواج با همسر پدر است، چون مردم در جاهليت پس از مرگ پدر اگر غير از مادرشان زنى مىداشت آن زن را به عقد خود در مىآوردند، خداوند در اين آيه آن را حرام كرد. و منظور از" اثم" همان خمر است «3».مؤلف: اين روايت خلاصه كلام موسى بن جعفر (ع) با مهدى عباسى است كه كلينى آن را در كافى مسندا «4» و عياشى مرسلا نقل كردهاند «5». ما هم آن را در ذيل آيات