ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بودن به دنيا، حق را ذليل و خوار مى‏پنداشتيد.

" أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ..."

اسم اشاره" هؤلاء" اشاره است به اصحاب جنت، و استفهامى كه در اين جمله است، استفهام تقرير، و معنايش اين است كه" اينها همان كسانى هستند كه شما در باره‏شان به طور جزم مى‏گفتيد از اين راهى كه براى عبوديت اتخاذ كرده‏اند خيرى نمى‏بينند" و خير ديدن همان رسيدن به رحمت خدا است.

در اين جمله وقوع رحمت كه لفظى است نكره در سياق نفى، استغراق و عموميت را مى‏رساند، و معلوم مى‏شود كه از مؤمنين به طور كلى خير و رحمت را نفى مى‏كرده‏اند.

جمله" ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ"- امرى است از طرف اصحاب اعراف به مؤمنين كه پس از تقرير حال آنها به استفهام، امر مى‏كنند ايشان را تا داخل جنت شوند، و اينكه بعضى گفته‏اند:" در اين جمله تقديرى هست، و آن اين است كه: كسى از جانب پروردگار به آنها گفت داخل بهشت شويد، نه بيمى بر شما است و نه اندوهگين مى‏شويد شما نسبت به حال و آينده‏تان هيچ بيمى نخواهيد داشت، و آن گاه اضافه كرده‏اند كه حذف قول در قرآن كريم و در كلام عرب در مواردى كه قرينه حكايت از آن كند، بسيار است"، صحيح نيست، زيرا نه سياق مساعد با آن است، و نه قرينه‏اى هست كه دلالت بر آن محذوف كند، و اگر در جايى تقدير گرفتن قول جايز باشد چون معناى آن از تبادر كلام فهميده مى‏شود، دليل بر اين نيست كه هر جا كه ما بخواهيم اگر چه قرينه‏اى هم نباشد بتوانيم چنين تقديرى را مرتكب شويم.

اعراف در قرآن به چه معنا است؟

در قرآن كريم در غير اين چهار آيه‏اى كه در سوره اعراف است لفظ اعراف در جاى ديگر نيامده است، و ما از بحثى كه در اين آيات كرديم اين نتيجه را گرفتيم كه اعراف يكى از مقامات عالى انسانيت است كه خداوند آن را به حجابى كه حائل بين بهشت و دوزخ است مثال زده، و معلوم است كه هر حائلى، در عين اينكه مرتبط به دو طرف خود هست، طبعا از حكم دو طرف خود خارج است، و لذا فرمود: اين حجاب داراى اعراف و بلندى‏هايى است، و بر آن اعراف رجالى هستند كه مشرف بر جميع اهل محشر از اولين و آخرينند، و هر كسى را در مقام مخصوص خودش مشاهده مى‏كنند با اينكه مقامات و درجات مردم در بين دو حد

/ 504