ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
حاضر شده مىگويد: اى جان خبيث از بدن خود به سوى سخط و غضب پروردگار بيرون آى، و آن گاه مانند شانه كه خس و خاشاك را از پشم تر مىگيرد جان او را از كالبدش بيرون مىكشد، آن گاه پس از آنكه روحش را گرفت فرشتگان بدون لحظهاى درنگ آن را از دست وى گرفته و در آن پلاسها نهاده بالا مىبرند، در اينجا بويى گنديدهتر از هر مردار از آن خارج شده به هيچ جماعتى از فرشتگان عبور داده نمىشود، مگر اينكه از در تعجب مىپرسند اين روح پليد از كيست؟ مىگويند اين روح فلان بن فلان است، و در اين جواب زشتترين اسماء او را به زبان مىآورند و هم چنان او را مىبرند تا به آسمان دنيا برسند، در آنجا اجازه ورود مىخواهند، و ليكن در را به روىشان باز نمىكنند.در اينجا رسول خدا (ص) اين آيه را قرائت فرمود:" لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ". سپس فرمود: خداى تعالى خطاب مىكند به فرشتگان كه نامه اين شخص را در سجين در پايينترين طبقات زمين بنويسيد. ملائكه پس از شنيدن خطاب، روح او را به وضع خفتبارى دور مىاندازند. سپس رسول خدا (ص) آيه:" وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحِيقٍ" «1» را تلاوت فرمود.آن گاه اضافه كرد كه: روحش را در قبر به جسدش ملحق مىكنند، سپس دو ملك مامور پرسش قبر، او را مىنشانند، و از وى مىپرسند:" پروردگار تو كيست؟" در جواب مىگويد:" هاه هاه". مىپرسند:" دين تو چيست؟" در جواب مىگويد:" هاه هاه، نمىدانم". مىپرسند:" اين مرد كه در بين شما مبعوث شده بود چه مىگفت؟" باز در جواب مىگويد:" هاه هاه، نمىدانم" آن گاه از آسمان ندا مىرسد: اين بنده من دروغگو است، بسترش را از آتش فراهم كنيد و از قبرش درى به دوزخ باز كنيد تا از حرارت دوزخ و سموم آن به او برسد، و قبر او چنان تنگ گردد كه شانههايش در هم خرد شود.آن گاه مردى زشت رو و كثيف و بدبو در برابرش مجسم شده او را به وضع نكبت بارش بشارت مىدهد و مىگويد: اين همان روزى بود كه در دنيا انبيا فرا رسيدنش را وعده مىدادند. مىپرسد: تو كيستى كه از سر و رويت شر مىبارد؟ مىگويد من عمل بد توام.آن گاه سر به آسمان برداشته عرض مىكند: پروردگارا قيامت را بپا مدار «2».مؤلف: اين روايت از روايات مشهورى است كه غالب مؤلفين آن را به همين نحوى