ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" قطب" است. و عرف به معناى معروف از هر چيزى است، و بعيد نيست اين كلمه مصدرى باشد به معناى مفعول كه اگر چنين باشد معناى:" وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ" اين مى‏شود كه: بر احوال و امور معروف آنان رجالى موكلند، و اين معنا با آنكه گفتيم اعراف به معناى قسمت‏هاى بالاى حجاب است و همچنين با آن رواياتى كه مى‏گفت اعراف تل‏هايى است بين بهشت و دوزخ منافات ندارد، براى اينكه ممكن است اعراف به همان معنا باشد، و در عين حال معرفت هم كه در ماده لفظ اعراف هست معناى خود را در همه موارد استعمال حفظ كند.

اين مطلب را نبايد از نظر دور داشت كه اخبار وارده از طرق ائمه اهل بيت (ع) در معانى فوق و قريب به آن معانى بسيار زياد است، و آنچه را كه ما در اينجا نقل كرديم، نمونه‏اى از آن بود.

و در تفسير برهان از تفسير ثعلبى از ابن عباس روايت كرده كه گفت: اعراف موضع بلندى است از صراط كه على (ع)، عباس، حمزه و جعفر ذو الجناحين در آنجا قرار مى‏گيرند، و شيعيان خود را به سفيدى روى و دشمنان خود را به سياهى رويشان مى‏شناسند «1».

مؤلف: در بيان سابق همين روايت را از تفسير مجمع البيان از ثعلبى از ضحاك از ابن عباس نقل كرديم.

و در الدر المنثور از مسند حارث بن ابى اسامه و از ابن جرير و ابن مردويه نقل كرده كه همگى از عبد اللَّه بن مالك هلالى از پدرش روايت كرده‏اند كه گفت: شخصى خدمت رسول خدا (ص) عرض كرد: اصحاب اعراف چه كسانى هستند؟ فرمود: قومى هستند كه بدون اجازه پدرانشان براى جهاد در راه خدا خارج شده و در اين راه شهيد شدند، شهادت‏شان مانع مى‏شود از اينكه به دوزخ روند، و نافرمانى پدران مانع مى‏شود از اينكه به بهشت درآيند، و اينگونه اشخاص آخرين كسانى خواهند بود كه وارد بهشت مى‏شوند «2».

مؤلف: اين معنا به طريق ديگرى از ابى سعيد خدرى و ابى هريره و ابن عباس نيز روايت شده، و ما سابقا اشكال آن را بيان كرده گفتيم كه با ظاهر آيات راجع به اعراف منطبق نيست. علاوه بر اينكه مساله جهاد در راه خدا اگر واجب عينى باشد كه اذن ندادن پدر آن را ساقط نمى‏كند، و اگر واجب عينى نباشد بيرون شدن براى آن حرام است، و مساله شهادت هم حرمتش را بر نمى‏دارد مگر اينكه شخص جاهل مستضعف باشد كه در چنين صورت باز همان حرفهايى كه در باره مستضعف بودن اصحاب اعراف زديم، در اينجا مى‏آيد.


(1) تفسير برهان ج 2 ص 21 ط قم.

(2) الدر المنثور ج 3 ص 88

/ 504