ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هم در كار هست، و آن عبارت است از همان مقامى كه گفتيم، زمام جميع امور در آنجا متراكم و مجتمع مى‏شود، آيه" وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ" «1» و آيه" الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ" «2» و آيه" وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ" «3» و آيه" وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ" «4» نيز دلالت بر اين معنا دارند، چون از ظاهر اين آيات بر مى‏آيد كه عرش حقيقتى است از حقايق خارجى، و آيه مورد بحث مانند آيه شريفه نور و مثالهايى كه در آن زده شده، صرف مثل نيست، و لذا ما مى‏گوييم كه براى عرش، مصداقى خارجى و حقيقى الهى است، و همچنين براى" لوح"،" قلم" و" كتاب" مصداقى الهى است، در مثل آيه نور نمى‏گوييم كه در عالم آيينه‏اى الهى و يا درخت زيتونى الهى و يا زيتى الهى وجود دارد، چون ما نيز اعتراف داريم كه آيينه و درخت و زيتى كه در اين آيه ذكر شده صرفا براى مثال است- دقت فرماييد-.

معنايى را كه ما براى كلمه عرش در جمله" ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ" كرده و گفتيم:

اين كلمه به معناى مقامى است موجود كه جميع سر نخ‏هاى حوادث و امور در آن متراكم و جمع است، از آيه" ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ" «5» به خوبى استفاده مى‏شود، چون اين آيه استواى بر عرش را به تدبير امور تفسير نموده، و از وجود چنين صفتى براى خداى تعالى خبر مى‏دهد، و چون اين آيه در مقام توصيف ربوبيت و تدبير تكوينى خداى تعالى است لا جرم مراد از شفاعتى هم كه در آخر آن است شفاعت در امر تكوينى خواهد بود، پس مفاد جمله" ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ" اين مى‏شود كه هيچ سببى از اسباب تكوينى كه واسطه‏هايى بين خدا و بين حوادث عالمند از قبيل سببيت آتش براى حرارت و حرارت براى ذوب كردن اجسام و امثال آن، سببيت‏شان از خودشان نيست، و به اذن خدا است، كه هر يك از آنها در ايجاد حادثه‏اى از حوادث تاثير مى‏كنند، و اين جمله توحيد ربوبيتى را مى‏رساند كه در صدر آيه يعنى در جمله" إِنَّ رَبَّكُمُ ..." بود.

جمله مزبور به حقيقت ديگرى نيز اشاره دارد، و آن اين است كه عوض شدن تدبيرى به‏


(1) و او پروردگار عرش بزرگ است. سوره توبه آيه 129

(2) كسانى كه عرش را به دوش مى‏كشند و كسانى كه در اطراف آنند. سوره مؤمن آيه 7

(3) و در چنان روزى عرش پروردگار تو را هشت نفر بالاى شانه خود حمل مى‏كنند. سوره الحاقه آيه 17

(4) و فرشتگان را مى‏بينى كه عرش را احاطه كرده‏اند. سوره زمر آيه 74

(5) سوره يونس آيه 3

/ 504