ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏رسيد پس ناگهان در آن حال كه بى‏خبر بودند، ايشان را بگرفتيم (95).

اگر مردم قريه‏ها ايمان آورده و پرهيزكارى كرده بودند بركت‏هايى از آسمان و زمين به روى ايشان مى‏گشوديم، ولى تكذيب كردند، و ما نيز ايشان را به اعمالى كه مى‏كردند مؤاخذه كرديم (96).

مگر مردم اين قريه‏ها ايمنند كه عذاب ما شبانه هنگامى كه در خوابند به سوى ايشان بيايد؟ (97).

مگر مردم اين قريه‏ها ايمنند كه عذاب ما نيم‏روز هنگامى كه بازى مى‏كنند به سوى ايشان بيايد؟ (98).

مگر از مكر و تدبير خداى ايمن شده‏اند؟ كه جز گروه زيانكاران از تدبير خداى ايمن نمى‏شوند (99).

مگر براى كسانى كه اين سرزمين را پس از هلاكت مردمش به ميراث برده‏اند روشن نشده كه اگر بخواهيم سزاى گناهشان را به ايشان مى‏رسانيم، و بر دلهايشان مهر مى‏نهيم تا نتوانند بشنوند (100).

اين قريه‏هايى كه ما از خبرهاى آن بر تو مى‏خوانيم پيغمبرانشان با حجت‏ها سويشان آمدند و به آن چيزها كه قبلا به تكذيب آن پرداخته بودند ايمان‏آور نبودند، اينچنين بر دل‏هاى كفار خداوند مهر مى‏نهد (101).

غالب آنان را به پيمانى پايبند نيافتيم، و بدرستى كه بيشترشان را عصيان‏پيشگان يافتيم (102).

بيان آيات‏

[سنن الهى در مورد امت‏هايى كه به سويشان پيامبر مى‏فرستاد]

اين آيات مربوط و متصل به آيات قبل‏اند، براى اينكه مطالبى را كه در آن آيات در باره امت‏هاى گذشته بود خلاصه كرده و در باره همه آنها مى‏فرمايد: اين امت‏ها از اين جهت منقرض شدند كه بيشتر افرادشان فاسق و از زى عبوديت بيرون بودند، و به عهد الهى و آن ميثاقى كه در روز اول خلقت از آنان گرفته شده بود وفا نكردند، در نتيجه سنت‏هاى الهى كه ذيلا توضيح آن را خواهيم داد يكى پس از ديگرى در باره آنان جريان يافت و منتهى به انقراض‏شان گرديد.

آرى، خداى سبحان هر پيغمبرى را كه به سوى امتى از آن امت‏ها مى‏فرستاد به دنبال او آن امت را با ابتلاى به ناملايمات و محنت‏ها آزمايش مى‏كرد، تا به سويش راه يافته و به درگاهش تضرع كنند، و وقتى معلوم مى‏شد كه اين مردم به اين وسيله كه خود يكى از سنت‏هاى نامبرده بالاست متنبه نمى‏شوند سنت ديگرى را به جاى آن سنت بنام" سنت مكر" جارى مى‏ساخت، و آن اين بود كه دلهاى آنان را بوسيله قساوت و اعراض از حق و علاقمند شدن به شهوات مادى و شيفتگى در برابر زيبائيهاى دنيوى مهر مى‏نهاد.

بعد از اجراى اين سنت، سنت سوم خود يعنى" استدراج" را جارى مى‏نمود، و آن اين بود كه انواع گرفتاريها و ناراحتى‏هاى آنان را بر طرف ساخته زندگيشان را از هر جهت مرفه‏

/ 504