بزرگان قوم فرعون گفتند چرا موسى و قوم او را مىگذارى كه در اين سرزمين فساد كنند و ترا و خدايانت را واگذارند، گفت پسرانشان را خواهيم كشت و زنانشان را نگه خواهيم داشت كه ما بالا دست آنهاييم و نيرومند (127).موسى به قوم خود گفت از خدا كمك جوييد و صبور باشيد كه زمين متعلق به خدا است و به هر كسى از بندگان خويش بخواهد وامىگذارد و سرانجام نيك از آن پرهيزكاران است (128).اسرائيليان گفتند پيش از آمدن تو (به رسالت) و هم بعد از آن در رنج و شكنجه بودهايم موسى گفت شايد پروردگارتان دشمنانتان را هلاك كند و شما را در اين سرزمين جانشين (آنها) كند و بنگرد چگونه عمل مىكنيد (129).فرعونيان را به خشكسالى و كمبود حاصل دچار كرديم شايد متذكر شوند (130).و چون حادثه خوبى به آنها مىرسيد مىگفتند اين به خاطر ما است و چون حادثه بدى به آنها مىرسيد به موسى و پيروان او شگون مىزدند، حق اين بود كه سرنوشت آنها نزد خدا بود لكن بيشترشان نمىدانستند (131).مىگفتند هر معجزهاى براى ما بياورى و ما را بدان جادو كنى ما به تو ايمان نمىآوريم (132).پس طوفان و ملخ و شپش و وزغها و خون را (خون شدن درياى نيل) كه معجزههايى از هم جدا بود به آنها فرستاديم و باز گردنكشى كردند كه گروهى بزهكار بودند (133).و چون عذاب بر آنها نازل شد گفتند اى موسى پروردگار خويش را به آن پيمان كه با تو نهاده براى ما بخوان كه اگر اين عذاب از ما بر دارى قطعا به تو ايمان مىآوريم و پسران اسرائيل را با تو مىفرستيم (134).و چون اين عذابها را براى مدتى كه به سر بردند از آنها برداشتيم آن وقت پيمانشكنى كردند (135).پس از آنها انتقام گرفتيم و به دريا غرقشان كرديم براى آنكه آيههاى ما را تكذيب كرده و از آنها غافل مانده بودند (136).و خاورها و باخترهاى آن سرزمين را كه بركت در آن نهاده بوديم به گروهى كه خوار به شمار مىرفتند واگذاشتيم و كلمه نيكوى پروردگار تو در باره پسران اسرائيل به پاداش صبرى كه كرده بودند انجام شد و آنچه را فرعون و قوم وى مىساختند با بناهايى كه بالا مىبردند ويران كرديم (137).
بيان آيات
اين آيات مشتمل است بر اجمال آنچه كه بين موسى و فرعون- در ايامى كه موسى