ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
پست و مستغرق در شهوات دنيايند خلاف آن را، كه همان كفر و طغيان و سرپيچى است نتيجه مىدهد، و همين معنى باعث مىشود كه مؤمنين مورد الطاف خاص الهى قرار گرفته، و در دنيا موفقيت و نصرت و فتح، و در آخرت نجات از آتش و بهرهمندى از بهشت و لذايذ گوناگون آن نصيبشان گردد، و در مقابل، كفار مورد غضب و لعنت خدا قرار گرفته به عذابهاى ناگهانى كه همگى را هلاك ساخته و نسلشان را قطع مىكند دچار مىشوند" فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ" «1» تازه اين عذاب دنياىشان است، و عذاب آخرت بيچارهكنندهتر است، و در آن عذاب كسى يارى نمىشود.
اين است آن سنتى كه خداوند آن را در بين بندگان خود اجراء كرده، و از اين پس نيز اجراء مىكند" وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسابِ". «2»
شرح جزئيات همين سنت براى مردمى كه ايمان به خدا ندارند انذار است، چون غرض از شرح آن واداشتن آنان به ايمان به خدا و آيات او است. و همين شرح و بيان، نسبت به مردم با ايمان يعنى آنان كه به طور اجمال علم به پروردگار خود و به مقام ربوبى او دارند تذكر و يادآورى آيات خدا و تعليم معارف دينى او، و معرفت به خدا و اسماى حسنى و صفات علياى او، و نيز شناسايى سنت جارى پروردگار در دنيا و آخرت است.
از آيه شريفه" لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى لِلْمُؤْمِنِينَ" هم اين معنا استفاده مىشود، و از آن به خوبى بر مىآيد كه غرض اديان همين دو معنا است: انذار غير مؤمنين، و يادآورى مؤمنين.
بر اين اساس مىتوان گفت: اين سوره بنا بر اينكه همه آن در مكه نازل شده باشد و از اختلافى كه مفسرين در باره چند آيه آن دارند صرفنظر كنيم روى سخن در آن با مشركين مكه و تعداد اندكى كه به رسول اللَّه (ص) ايمان آورده بودند خواهد بود، و از خود آيات آن نيز اين معنا ظاهر مىشود، براى اينكه غالبا در اول يا آخر آيات آن عموم مردم را انذار نموده، و اقامه حجت و موعظه كرده، و يا با ذكر داستان آدم و ابليس و داستانهاى نوح، هود، صالح، لوط، شعيب و موسى (ع) وسيله عبرتشان را فراهم ساخته است.
و اين بيان در عين اينكه براى اكثريت مردم انذار است، براى مؤمنين يادآورى و تذكر