ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
اگر از بندگان او است منتهى به او مىشود مانند تكبر دوستان خدا بر دشمنان او كه آنهم در حقيقت افتخار كردن به بندگى خدا است. و ديگر تكبر ناپسند، و آن تكبرى است كه در مخلوقات وجود دارد كه شخص نفس خود را بزرگ تصور مىكند اما نه بر اساس حق.و" صاغرين" جمع" صاغر" و به معناى خوار و ذليل است، و" صغار" در باب معانى نظير" صغر" در باب غير معانى است. و جمله" فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ" تاكيد است براى جمله" فَاهْبِطْ مِنْها"، براى اينكه" هبوط" همان خروج است، و تفاوتش با خروج تنها در اين است كه هبوط خروج از مقامى و نزول به درجه پايينتر است، و همين معنا خود دليل بر اين است كه مقصود از هبوط فرود آمدن از مكان بلند نيست، بلكه مراد فرود آمدن از مقام بلند است.و اين مؤيد ادعاى ما است كه گفتيم ضمير در" منها" و" فيها" به" منزلت" بر مىگردد نه به آسمان و يا بهشت. و شايد كسانى هم كه گفتهاند مرجع ضمير، آسمان و يا بهشت است مقصود شان همان منزلت باشد. بنا بر اين، معناى آيه چنين مىشود كه خداى تعالى فرمود: به جرم اينكه هنگامى كه ترا امر كردم سجده نكردى بايد از مقامت فرود آيى، چون مقام تو مقام خضوع و فرمانبرى بود، و تو نمىبايستى در چنين مقامى تكبر كنى، پس برون شو كه تو از خوارشدگانى.و تعبير به" صغار" با اينكه الفاظ ديگرى هم اين معنا را مىرسانيد براى مقابله با لفظ" تكبر" است." قالَ أَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ" ابليس از خداى تعالى مهلت مىخواهد، و خداوند هم به وى مهلت مىدهد. خداوند در جاى ديگر نيز اين معنا را ذكر كرده و فرموده:" قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ" «1» از اين آيه برمىآيد كه ابليس بطور مطلق از خدا مهلت خواسته، و ليكن خداوند او را تا زمانى معين مهلت داده است، و به زودى در تفسير سوره" حجر" در باره وقت نامبرده بحث خواهيم كرد- ان شاء اللَّه-.پس اينكه در آيه مورد بحث فرمود:" تو از مهلت دادهشدگانى" در حقيقت مهلت وى را بطور اجمال ذكر كرده، و نيز از آن برمىآيد كه غير از ابليس مهلت دادهشدگان ديگرى نيز هستند.