ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
زندهاى مرا نمىبيند مگر آنكه مىميرد، و هيچ خشكى نمىبيند مگر آنكه از جاى كنده مىشود، و هيچ ترى نمىبيند مگر آنكه متلاشى مىشود، تنها اهل بهشت مرا مىبينند كه مرگ ندارند نه چشمهايشان از كار مىافتد و نه بدنهايشان مىپوسد «1».مؤلف: اين روايت نظير روايت قبلى است كه از كتاب توحيد از على (ع) نقل شد، و توضيح معنايش گذشت.و در تفسير عياشى از ابى بصير، از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) روايت شده كه فرمودند: وقتى موسى (ع) از خداى تعالى درخواست رؤيت نمود و عرض كرد:" رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ" و خطاب آمد:" لَنْ تَرانِي وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِي" به بالاى كوه رفت تا تماشا كند درهاى آسمان باز شد و ملائكه فوج فوج با گرزهايى كه از نوك آنها نور مىدرخشيد بيرون شده و دسته دسته از جلوى موسى عبور كردند، و هر دستهاى كه بر وى عبور مىكردند مىگفتند: اى پسر عمران! ثابت باش كه امر عظيمى درخواست كردهاى، موسى هم چنان در تماشاى اين صحنه سرگرم بود كه خداى عز و جل به كوه جلوهاى كرد و كوه را از هم متلاشى نمود و موسى به زمين در غلتيد. بعد از آنكه خداوند دوباره جان او را به او برگردانيد و موسى به خود آمد عرض كرد:" سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ" «2».و نيز در همان كتاب از ابى بصير روايت شده كه گفت:" من از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود: وقتى موسى بن عمران از خداوند درخواست كرد كه او را ببيند خداوند دستور داد تا وى در يك محل معينى بنشيند، آن گاه ملائكه را دستور داد تا دسته دسته با رعد، برق، باد و صاعقه از وى عبور كنند، هر موكبى كه از ملائكه به وى عبور مىكرد موسى بند بند بدنش به لرزه درمىافتاد و مىپرسيد كداميك از شما پروردگار منيد؟ هر دستهاى در جوابش مىگفتند موكب پروردگارت از دنبال مىآيد ولى اى موسى بدانكه امر عظيمى را درخواست كردهاى «3».مؤلف: اين روايت جعلى است، چون مطالب آن با هيچ يك از اصول مسلمى كه از كتاب و سنت اتخاذ شده سازگارى ندارد.