ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
" پروردگار تو اينكار را به اين خاطر كرد كه روز قيامت نگويند ما از اين مطلب غافل بوديم، و يا بگويند: پدران ما قبل از ما شرك ورزيدهاند و ما را كه نسل بعد از ايشانيم چنين بار آوردهاند" و لازمه اين كلام اين است كه بتوان براى ذريه پدران مشركى فرض كرد، و اين معنا شامل فرزندان بلا فصل آدم نمىشود، چون پدر ايشان مشرك نبوده است.و از همين جهت بعضى از مفسرين ناچار شدهاند بگويند آيه شريفه عام نيست، بلكه تنها مخصوص مشركينى است كه داراى پدران مشرك بودهاند و شامل فرزندان بلا فصل آدم و جميع افراد با ايمان و همچنين مشركينى كه داراى پدران مشرك نبودهاند نمىشود.4- تفسير آيه به عالم ذر با جمله" إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا"- كه حكايت كلام ذريه است- منافات دارد، براى اينكه اين جمله دلالت دارد بر اينكه ذريه، پدران مشركى داشتهاند و اين با وجود دسته جمعى تمام افراد بشر در يك جا و به يك وجود منافات دارد.5- اشكالى است كه بعضى از مفسرين كرده و گفتهاند: روايات عالم ذر همه مقبول و صحت آنها مسلم است، الا اينكه مربوط به آيه مورد بحث نيست، و داستانى كه در اين روايات راجع به عالم ذر آمده حكايت عملى است كه خداى سبحان قبل از ايجاد بنى آدم در باره ايشان انجام داده تا بدين وسيله افراد بشر در معرفت ربوبيتش داراى عرق و فطرتى بوده باشند هم چنان كه در روايت آمده كه: بنى نوع بشر بر فطرت توحيد بدنيا مىآيند. و نيز گفته شده كه:نعمتهاى بهشتى اطفالى كه در سن طفوليت از دنيا رفتهاند بخاطر ايمانى است كه در عالم ذر آوردهاند.و اما آيه شريفه ربطى به اين مطلب كه در روايات آمده ندارد، آيه شريفه در مقام بيان اين است كه با اخذ ميثاق، حجت خدا در روز قيامت تمام است، و مردم نمىتوانند بگويند:پروردگارا تو ما را در عالم ذر و آن روزى كه از صلب آدم بيرونمان آوردى بر نفوسمان گواه گرفتى و ما آن روز مانند امروز كه روز قيامت است به ربوبيت تو يقين داشتيم ليكن در دنيا كه مكان تكليف و عمل بود آن موقف اشهاد را از ياد ما بردى و ما را در شناختن ربوبيت به عقولمان واگذار كردى، يك دسته عقلهايشان به ربوبيت تو حكم كرد، دسته ديگرى عقلشان آن را انكار نمود، هم دسته اول دليل عقلى داشتند هم دسته دوم، بنا بر اين گناه ما چيست؟ ما كه نمىتوانستيم به مشاهده، تو را ببينيم و تو چنين چشمى به ما نداده بودى، ما بوديم و عقلمان، آن هم در پارهاى مسائل واقع را درك مىكرد و در پارهاى از مسائل به خطا مىرفت.6- آيه شريفه نسبت به آن مطلبى كه روايات دلالت بر آن دارد حاجت ندارد، و طورى نيست كه نتوان آن را به محمل ديگرى حمل كرد، بلكه ممكن است آن را حمل بر تمثيل