ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفته بودند:" خداوند اولين فرد از اين نوع را گرفته و ماده نطفه‏اى كه منشا نسل و ذريه اين نوع است از او بيرون كشيده و آن را به عدد افرادى كه از اين نوع تا قيامت به وجود مى‏آيند تجزيه نموده و به عين آن لباس و قالبى كه در دنيا به تن مى‏كند يعنى با همان عقل، گوش، چشم ضمير، پشت و شكم و غيره ملبس نموده و او را بر خود شاهد گرفته و از او ميثاق مى‏ستاند و بعد از گرفتن ميثاق دوباره او را به صلب بر مى‏گرداند تا نوبت به سير طبيعيش برسد" فرضى است محال و آيه شريفه هم با آن بيگانه است.

جز اينكه سر محال بودن آن را نگفتيم، و اينك مى‏گوييم آن اشكالى كه فرض مزبور را محال مى‏سازد مستلزم بودن آن است كه انسان با شخصيت دنياييش دو بار در دنيا موجود شود، يكى بار اول و يكى بار دوم، و اين مستلزم اين است كه شى‏ء واحد بواسطه تعدد شخصيت غير خودش شود «1»، ريشه همه اشكالات اين فرض تنها همين است.

و اما اينكه انسان و يا غير انسان در امتداد مسير بسوى خدا و رجوع به سوى او در عوالم مختلف داراى نظام‏ها و احكام مختلف موجود شود، محال نبوده و بلكه امرى است كه قرآن كريم آن را على رغم كفار اثبات مى‏كرده است، و عليه كسانى كه مى‏گويند:" ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ زندگى جز همين زندگانى دنيا نيست، مى‏ميريم و زنده مى‏شويم و جز طبيعت كسى ما را نمى‏ميراند" زندگى ديگرى در قيامت اثبات كرده و فرموده كه انسان به عين وجود و شخصيتى كه در دنيا دارد در آن عالم موجود مى‏شود، در حالى كه نظام و احكام آن عالم و آن زندگى غير از نظام و احكام زندگى دنيا است، و نيز زندگى ديگرى در برزخ اثبات كرده كه انسان به عين وجود و خصوصياتش در آن عالم موجود شده و زندگى مى‏كند، در حالى كه نظام و احكام آن عالم نيز غير نظام و احكام عالم دنيا است، و در آيه" وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ" «2» اثبات كرده كه براى هر موجودى در نزد خداى تعالى وجود وسيع و غير محدودى در خزائن او است، كه وقتى به دنيا نازل مى‏شود دچار محدوديت و مقدار مى‏گردد، براى انسان هم كه يكى از موجودات است سابقه وجودى در نزد او و در خزائن او است كه بعد از نازل شدن به اين نشات محدود شده است.


(1) اين تعدد شخصيت غير آن تعدد شخصيتى است كه چه بسا علماى فن اخلاق و علم النفس تربيتى به آن اصطلاح دارند.

(2) و هيچ چيز نيست مگر آنكه خزينه‏هايش نزد ما است، و ما نازلش نمى‏كنيم مگر به اندازه معلوم. سوره حجر آيه 21

/ 504