ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
همه ثقيل است، زيرا همين بس كه ثبوت آن مستلزم فنا و نابودى آنها است، و در آنها يعنى در آسمانها و زمين چيزى كه فناى خودش را تحمل كند وجود ندارد.اينجا است كه وجه كلام خداى سبحان در" لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً" ظاهر مىشود، چون" بغتة" و همچنين" فجاة" به معناى پديد آمدن چيزى است بطور ناگهانى و بدون اينكه قبل از پديد آمدن معلوم باشد، و قيامت بخاطر همان سنگينى و عظمتش است كه بطور ناگهانى پديد مىآيد، چون هيچ وصف و علامتى از آن ممكن نيست قبلا معلوم شود، و نيز ممكن نيست كه اول مقدارى از آن ظاهر شود و سپس همه آن صورت وقوع بگيرد، و لذا پديد آمدنش براى تمامى اشياء بطور ناگهانى است.و نيز از همين جا است كه معناى ما بقى آيه يعنى جمله" يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ" نيز روشن مىگردد، و توضيحش خواهد آمد- ان شاء اللَّه-." يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها ..."راغب گفته:" كلمه" حفى" به معناى عالم و با خبر از چيزى است «1»، و گويا اين كلمه از ماده" حفيت فى السؤال: اصرار كردم در پرسش" گرفته شده.و تقدير آيه" يسئلونك عنها كانك حفى بها" است و جمله" كَأَنَّكَ حَفِيٌّ" در وسط كلام و بين" يسئلونك" و ظرف متعلق به آن قرار گرفته، و اين خود اشاره مىكند به اينكه معاصرين رسول خدا (ص) اين سؤال را مكرر از وى كرده و اصرار ورزيدهاند، و به همين جهت قرآن كريم تا اندازهاى سؤال و جواب را در عبارت تكرار كرده.و اينكه دوباره فرمود:" يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها" اشعار و يا دلالت دارد بر اينكه پرسش كنندگان خيال كرده بودند جوابى كه رسول خدا (ص) به امر پروردگارش در سؤال اول ايشان داد و فرمود:" إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي علم آن تنها نزد پروردگار من است" از قبيل حواله دادن علم چيزى كه نمىداند به خداى تعالى است- كما اينكه ادب دينى هم همان را اقتضاء مىكند- و بخاطر رعايت آن بود كه فرمود:" نزد پروردگار من است" تا به عبوديت و وظيفه آن اشعار كرده باشد، و نيز خيال كرده بودند كه جمله" لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ" تنها وصف عظمت قيامت است، بدون اينكه ارتباطى با علم به وقت آن داشته باشد و لذا بخاطر اين خيالها دوباره سؤال خود را تكرار كردند بلكه آن حضرت جواب ديگرى بدهد كه در ضمن آن در باره قيامت چيزى گفته و يا به جهل خود اعتراف كند.