ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
هنگام طوفان و تلاطم دريا و آنجا كه امواج با سرنوشت او بازى مىكند تمام توجهش معطوف به پروردگارش مىشود، هر چند تا آن روز پروردگارى را بندگى نكرده باشد، و خودش هم نفهمد كه الآن دلش به كجا تكيه دارد، چون اين حالت يك حالت قلبى و درونى است كه خواه ناخواه با توجه و بىتوجه به انسان دست مىدهد.پدر و مادر نيز نسبت به فرزند همين حال را دارند، و از سويداى دل منقطع به سوى پروردگارشان هستند، و چنين زبانحالى دارند كه" پروردگارا اگر به ما فرزندى صالح و مطابق دلخواهمان روزى كنى البته از شكرگزارانت خواهيم شد" و وقتى خداوند اين خواسته درونى ايشان را مستجاب مىكند و فرزند صالحى به ايشان ارزانى مىدارد همين پدر و مادر در امر اين فرزند براى خدا شريك قائل شده و در حفظ و تربيت او به هر دست آويزى دست زده و به هر پناهگاهى پناهنده مىشوند.مؤيد اين معنايى كه براى آيه كرديم ذيل خود آيه است كه مىفرمايد:" فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ" چون اگر مقصود از" نفس" و" زوج آن"- كه در صدر آيه بود- دو نفر معين از افراد انسان مثلا از قبيل آدم و حوا باشد حق كلام اين بود كه در ذيل آيه بفرمايد:" فتعالى اللَّه عما اشركا- و يا بفرمايد: عن شركهما پس بزرگتر است خدا از آن چيزى كه آن دو براى خدا شريك گرفتند و يا بزرگتر است از شركى كه آن دو ورزيدند" (و چون به صيغه جمع آورد معلوم مىشود آيه راجع به سرگذشت آدم و حوا نيست بلكه راجع به شرح حال نوع انسانى است).علاوه بر اين، خداى تعالى بعد از آيه مورد بحث آيات ديگرى قرار داده كه همه شرك را مذمت و مشركين را توبيخ مىكند، و مخصوصا ظاهر از آنها اين است كه منظور از شرك در آنها پرستيدن غير خدا است، و حاشا كه آدم صفى اللَّه غير خدا را پرستيده باشد، با اينكه خداوند خودش تصريح كرده به اينكه آدم را برگزيده و هدايت فرموده، و نيز خودش تصريح كرده به اينكه هر كه را كه او هدايت كند ديگر گمراهى در او راه ندارد، و چه گمراهى بالاتر از پرستيدن غير خدا است؟خداوند متعال يك جا فرموده:" ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى" «1» و جاى ديگرى مىفرمايد:" وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ" «2» و يك جا هم مىفرمايد:" وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ" «3».